با این حال از ارتباط احتمالی او با معتزلیان خوزستان چیزی نمیدانیم. همچنین گفته شده که پس از مرگ ابوالهذیل علاّف، متکلم نامور معتزله، ابوهاشم جعفری خطاب به خلیفه عباسی گفته است: «ایها الامیر، موت ابیالهذیل ثلمة بطیء انسدادها».۱ شاید بتوان این گزارش را نشانهای بر ارتباطات ابوهاشم با محافل عقلگرایان معتزلی تلقی کرد. ناگفته نماند که پدر او قاسمبن اسحاق در قیام زیدیان اعتزالگرا حضور داشته و حتیٰ از سوی محمد نفس زکیه، به عنوان کارگزار به یمن فرستاده شده بود.۲
در این میان جانبداری ابوهاشم جعفری از جناح کلامی هشامبن حکم و یونسبن عبدالرحمان، بیش از هر چیزی قابل توجه است. در نیمه نخست سده سوم هجری که جوّ ضد هشامگرایی در میان امامیان شدت یافته بود، ابوهاشم جعفری میکوشید تا اخباری را از ائمه علیهم السلام در تأیید هشامبن حکم و یونسبن عبدالرحمان منتشر سازد، که چنین اقداماتی در آن برهه حساس و تنشآفرین، تنها از پیروان فکری هشام و یونس بر میآمده است. او سعی داشت تا اتهامات اصحاب مخالف را درباره هشامبن حکم و یونسبن عبدالرحمان خنثیٰ نماید. از همین رو، راجع به آن دو به صراحت از ائمه علیهم السلام پرسش میکرده و پاسخ تأییدآمیز امامان را نیز نشر میداده است. همو است که از امام جواد علیه السلام درباره هشام پرسید و این جواب را شنید: «خدا او را رحمت کند، چقدر از این ناحیه (اهل بیت علیهم السلام) دفاع کرده است».۳
ابوهاشم پیرامون شخصیت یونسبن عبدالرحمان نیز چنین اخباری را منعکس کرده است.۴ او در تأیید برخی از آثار یونس نقل کرده که امام هادی علیه السلام پس از
1.. قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال، ص۲۶۳.
2.. طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۱۹۱؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۲۰۱.
3.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۶، «أبی هشام الجعفری، قال، قلت لأبی جعفر علیه السلام: ما تقول فی هشامبن الحكم؟ فقال: رحمة اللّه ما كان أذبه عن هذه الناحیه».
4.. «أبیهاشم الجعفری قال: سألت اباجعفر علیه السلام عن یونس؟ قال: رحمة اللّه؛ داودبن القاسم الجعفری، عن أبیجعفربن الرضا علیه السلام قال: سألته عن یونس؟ فقال: مولى آل یقطین؟ قلت: نعم، فقال لی: رحمة اللّه كان عبداً صالحاً». (شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۸۱، ۷۸۲، ۷۸۳).