ابوعلی جبایی، ابوالحسین خیاط، ابوالقاسم حارث وراق۱ و ابوالعباسبن شریح (سریج)۲ آن را نقد کردهاند. قاضی عبدالجبار معتزلی نیز او را در زمره علما و رؤسای امامیه نام برده است.۳ سید مرتضی این ادعای قاضی عبدالجبار را نپذیرفته و امامی بودن ابوحفص حداد را رد کرده است.۴ به نظر میرسد که دیدگاه سید مرتضی درباره مذهب حداد صحیح است. اما آن چیزی که قاضی عبدالجبار و دیگر معتزلیان را واداشته است تا ابوحفص حداد را در شمار امامیه قرار دهند، تأثیرپذیری حداد از امامیه در برخی مسائل کلامی و ارتباط او با امامیان بوده است. در سلسله سند گزارش طولانی و منحصر به فردی که ابوعمرو کشی درباره چگونگی دستگیری هشامبن حکم به دست داده است، میبینیم که ابوحفص حداد حضور داشته و این ماجرا را از یونسبن عبدالرحمان شنیده است.۵
با توجه به این گزارش میتوان گفت وی با محافل هشامگرا از جمله یونسبن عبدالرحمان، شاگرد برجسته هشامبن حکم مرتبط بوده است و احتمالاً از این رو است که قاضی عبدالجبار معتزلی، او را در کنار هشامبن حکم از جمله اندیشمندان امامی شناسانده و ابوعلی جبایی نیز، وی را در زمره یاریکنندگان مذهب امامیه بر شمرده است.۶ بنابر این سخن قاضی عبدالجبار مبنی بر تأثیرپذیری ابوحفص حداد از هشامبن حکم در مسئله عصمت را نمیتوان به طور کلی نادیده انگاشت.۷ احتمالاً ابن راوندی (که در ادامه از او سخن خواهیم گفت)
1.. همان؛ دربارۀ ابوالقاسم حارث وراق نک: (قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال، ص۳۰۳).
2.. بغدادی، اصول الایمان، ص۲۴۳؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۳۲۲.
3.. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوة، ج۱، ص۵۱.
4.. سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۸۹.
5.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۳۰-۵۴۰.
6.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰، ص۳۷.
7.. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوة، ج۲، ص۵۲۸-۵۲۹.