75
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

ابوعلی جبایی، ابوالحسین خیاط، ابوالقاسم حارث وراق۱ و ابوالعباس‌‌بن‌ شریح (سریج)۲ آن را نقد کرده‌اند. قاضی عبدالجبار معتزلی نیز او را در زمره علما و رؤسای امامیه نام برده است.۳ سید مرتضی این ادعای قاضی عبدالجبار را نپذیرفته و امامی‌ بودن ابوحفص حداد را رد کرده است.۴ به نظر می‌رسد که دیدگاه سید مرتضی درباره مذهب حداد صحیح است. اما آن چیزی که قاضی عبدالجبار و دیگر معتزلیان را واداشته است تا ابوحفص حداد را در شمار امامیه قرار دهند، تأثیرپذیری حداد از امامیه در برخی مسائل کلامی و ارتباط او با امامیان بوده است. در سلسله سند گزارش طولانی و منحصر به فردی که ابوعمرو کشی درباره چگونگی دستگیری هشام‌‌بن‌ حکم به دست داده است، می‌بینیم که ابوحفص حداد حضور داشته و این ماجرا را از یونس‌‌بن‌ عبدالرحمان شنیده است.۵

با توجه به این گزارش می‌توان گفت وی با محافل هشام‌گرا از جمله یونس‌‌بن ‌عبدالرحمان، شاگرد برجسته هشام‌‌بن‌ حکم مرتبط بوده است و احتمالاً از این رو است که قاضی عبدالجبار معتزلی، او را در کنار هشام‌‌بن‌ حکم از جمله اندیشمندان امامی شناسانده و ابوعلی جبایی نیز، وی را در زمره یاری‌کنند‌گان مذهب امامیه بر شمرده است.۶ بنابر این سخن قاضی عبدالجبار مبنی بر تأثیرپذیری ابوحفص حداد از هشام‌‌بن‌ حکم در مسئله عصمت را نمی‌توان به طور کلی نادیده انگاشت.۷ احتمالاً ابن راوندی (که در ادامه از او سخن خواهیم گفت)

1.. همان؛ دربارۀ ابوالقاسم حارث وراق نک: (قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال، ص۳۰۳).

2.. بغدادی، اصول الایمان، ص۲۴۳؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۳۲۲.

3.. قاضی‌ عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوة، ج۱، ص۵۱.

4.. سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۸۹.

5.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۳۰-۵۴۰.

6.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰، ص۳۷.

7.. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوة، ج۲، ص۵۲۸-۵۲۹.


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
74

دیدگاه‌های چالش برانگیز هشام‌‌بن ‌حکم در سده دوم هجری، نظریه «جسم لا کالاجسام» بوده که به احتمال زیاد در برابر تنزیه افراطی (تعطیل) معتزلیان مطرح می‌کرده است.۱ احتمال می‌رود که داود جواربی واسطی در این اندیشه، تحت تأثیر هم‌‌شهری واسطی تبارش هشام‌‌بن‌ حکم قرار گرفته باشد. هرچند چیزی از ارتباط هشام و جواربی در واسط گزارش نشده است. همچنین او را همانند هشام‌‌بن‌ حکم، به عقیده حرکت و سکون برای باری‌‌تعالی نیز متهم کردند.۲ افزون بر این، برخی مقالات‌‌نگاران نیز بعضی از اتهامات تشبیهی هشام‌‌بن‌ سالم جوالیقی - متکلم برجسته امامیه - را هم عیناً متوجه داود جواربی کرده‌اند.۳ با توجه به این مطالب گمان می‌رود که داود جواربی در پاره‌ای از مباحث توحید و صفات، تحت تأثیر هشام‌‌بن‌ حکم و هشام‌‌بن‌ سالم، دو تن از نامورترین متکلمان امامیه در سده دوم قرار داشته است.

از میان علاقه‌‌مندان غیر امامی هشام‌‌بن‌ حکم باید از ابوحفص عمربن‌ زیاد حداد معتزلی نام برد.۴ از این شخصیت کلامی آگاهی اندکی داریم. ابن‌ندیم درباره او گفته است: «من البِدعیه و كان معتزلیاً».۵ با توجه به تعبیر «بدعیه» به نظر می‌رسد وی از معتزلیان مطرود جامعه معتزله به شمار می‌رفته است. همو کتاب بحث برانگیزی را به نام الجاروف فی‌تکافو الادله به ابوحفص حداد نسبت داده است۶ که کسانی چون

1.. رضایی، «امتداد جریان فکری هشام ‌بن حکم تا شکل‌گیری مدرسۀ کلامی بغداد»، ص۹۵.

2.. فخر رازی، اعتقادات فرق المسلمین، ص۶۲.

3.. مثلاً گفته‌اند جواربی معتقد بود که خداوند از دهان تا سینه توخالی و در بقیۀ اعضا تو پر می‌باشد. (اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۰۹) و یا اینکه جواربی باری‌تعالیٰ را دارای وفره سوداء (موی زیاد سیاه) می‌دانست. (شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۰۵) عین همین دیدگاه‌‌ها به هشام‌‌بن سالم نسبت داده شده است. (بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۷۵).

4.. دربارۀ نام او نک: قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوة، ج۱، ص۲۳۲؛ باید تأکید کرد که ابوحفص حداد معتزلی با ابوحفص حداد نیشابوری صوفی (م.۲۷۰ق) متفاوت است.

5.. ابن‌ندیم، الفهرست، ص۲۱۶.

6.. همان.

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9522
صفحه از 478
پرینت  ارسال به