دستگاه خلافت بر اثر شکنجه، بر حذر داشته است.۱ بعید نمینماید که او به سبب گرایشهای کلامی، مورد آزار و اذیت خلیفه عباسی قرار گرفته باشد. البته گزارش زیادی از آرا و افکار کلامی محمدبن یونسبن عبدالرحمان در دست نیست؛ تنها از او روایتی مبنی بر تکذیب ابوبصیر - از اصحاب امامیه - و اندیشه نادرست واقفیان نقل شده است.۲
خط فقهی- اجتهادی یونسبن عبدالرحمان
هر چند در سده دوم با تلاشهای صادقین علیهما السلام، فقه امامیه در قالبی مدون عرضه شد، امّا میان برخی اصحاب امامیه در میانه سده دوم، چالشهایی در فهم اندیشه فقهی وجود داشته است. در این دوره اصحاب امامیه بر پایه موضعگیریهای مربوط به کاربرد ادله گوناگون فقهی، به چند گروه متمایز تقسیم میشدند که در فقه، تحلیلی فراتر از متون روایات به کار میبستند.۳ یکی از شاخصترین جناحهای فقهی در سده دوم و سوم هجری، جناح هشامبن حکم و یونسبن عبدالرحمان میباشد که به «اجتهادگرایی» معروف بودهاند.۴ ناگفته نماند که کلامورزی آنان در اندیشههای فقهیشان، بیتأثیر نبوده است. باید افزود که هشامبن حکم در عرصه فقه نیز علاوه بر عرصه کلام، از موقعیتی والا برخوردار بوده است۵ و حتیٰ آثاری چون علل التحریم و الفرائض را در فقه تألیف کرده است.۶ با این حال، آرای فقهی - اجتهادی او، چندان در منابع بازتاب نیافته و دیدگاههای فقهی شاگردش یونسبن عبدالرحمان، بیش از وی در
1.. نجاشی، رجال، ص۳۲۶؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۵۵.
2.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۳.
3.. پاکتچی، «امامیه»، ص۱۶۷ .
4..نک: پاکتچی، «گرایشهای فقه امامیه در سدۀ دوم و سوم»، ص۲۱.
5.. شیخ مفید از هشام بن حکم با تعبیر فقیه یاد کرده است. (شیخ مفید، الفصول المختارة، ص۵۲).
6.. نجاشی، رجال، ص۴۳۳.