گروه علمای مستبصر
پس از آنکه مکتب فکری امامیه در کوفه - در اواخر سده دوم - کمفروغ شد و سرانجام به افول گرایید، علیٰ رغم اینکه انتظار میرفت گرایش به آموزهها و مبانی امامیه نیز در جهان اسلام تضعیف گردد، اما گرایش به امامیه در سده سوم روندی رو به رشد پیدا کرد. این اقبال در بین فرهیختگان سایر نحلههای فکری، بیش از پیش مشاهده میشود. در محیط دانشپرور عراق، کسانی چون ابوعیسیٰ وراق، ابن راوندی، ابن مملک جرجانی و در ری، ابنقبه رازی از اعتزال به امامیه گرایش پیدا کردند. محمدبن ابراهیم ثقفی و ابوالفضل جعفی صابونی - دو تن از علمای سرشناس زیدیه - نیز در این دوره به امامیه گرویدند. به نظر میرسد تحولات عقیدتی به نفع امامیه در این دوران، ریشه در كوششهای بنیادین مدرسه کوفه داشته است.
منطقه خراسان و ماوراءالنهر نیز با پدیده گرایش به امامیه بیگانه نبوده است. افرادی از گروههای مختلف فکری در این دیار به مذهب امامیه روی آوردند. از چرایی و چگونگی رویگردانی اینان به مذهب امامیه، چیزی در دست نیست. با نگاهی به جایگاه این افراد میتوان به شخصیت ممتاز علمی و مذهبی آنان پی برد. بهجز ابونضر عیاشی که در خط فكری هشامبن حكم قرار دارد، درباره وابستگی جریانی سایر علمای مستبصر خراسان و ماوراءالنهر، به دلیل حجم اندک گزارهها نمیتوان اظهار نظر جامعی ارائه کرد؛ از این رو به معرفی آنان اکتفا میشود.
ابنکلثوم مروزی
محمدبن سعیدبن کلثوم مروزی که از او با تعبیر «من اَجِلّة المتکلمین بنیسابور» یاد شده، در آغاز بر مذهب خوارج بوده، آنگاه به امامیه گرایش یافته است.۱ با توجه به