ابوالفضل جعفربن معروف سمرقندی - از مشایخ محمدبن مسعود عیاشی - نیز به غلو و ارتفاع متهم شده بود۱ که اطلاع زیادی از اندیشه و افکار وی نداریم. البته افرادی مانند احمدبن علیبن كلثوم سرخسی و آدمبن محمد بلخی نیز در زمره متهمان به غلو و تفویض جای دارند، ۲ ولی از ارتباط اینان با همفكرانشان در خارج از خراسان، گزارشی در دست نیست.
جریان متهمان به غلو در خراسان و ماوراءالنهر از سوی سایر جریانهای امامیه مورد انتقاد قرار داشته است. فضلبن شاذان نیشابوری در مبارزه با آموزهها و اندیشه آنها بسیار فعال بوده است؛ حتیٰ به دستور او، پیروانش از دادن وجوهات مالی به وكیل اعزامی امام عسكری علیه السلام، که در میان غالیان نیشابور حضور داشت، امتناع كردند.۳ فضل هماره رهبران فكری این گروه را تخطئه میكرد۴ و حتیٰ كتاب الرد علی الغلاة را در نقد آنان نگاشت.۵
عیاشی نیز روایاتی را درباره نكوهش غالیان نقل كرده، اما كشی در این باره بیش از استادش در طعن و مذمت خط غالیان توجه نشان داده است. او ضمن نقل روایات مذمتآمیز درباره این گروه، هر گونه اخبار در مدح رهبران آنها را نیز نقد و یا توجیه میکند.۶ با این همه، منقولات این متهمان به غلو از سوی خط اصیل امامی در خراسان و ماوراءالنهر، همانند قمیان به طور كلی به كنار نهاده نمیشد.
با نگاهی به مشایخ اسناد روایی كشی، به روشنی میتوان دریافت كه او در عین مخالفت جدی با افكار غلوگرایی، از نقل روایت از گروه متهمان به غلو هیچ ابایی
1.. ابنغضائری، رجال، ص۴۷.
2.. شیخ طوسی، رجال، ص۴۰۷.
3.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۲۱.
4.. همان، ص۷۹۶، ۸۳۷.
5.. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۹۸.
6.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۱۴، ۶۱۶-۶۱۷، ۶۵۸، ۸۴۱.