را در خراسان و ماوراءالنهر انتشار داد. او بسیاری از منقولات اسحاقبن محمد بصری را كه كشی از او با تعبیر «ركن من اركانهم(غلات)» یاد میكند، ۱ در خراسان رواج داد. وی با حسنبن علی السجاده - غالی پرآوازه - نیز ارتباط داشته و از وی حدیث شنیده است؛۲ با وجود این، بلخی در نقد غالیان مذموم، اخباری را نقل كرده كه كشی در مواردی، فراوان از آن در كتاب خویش بهره برده است.۳
به نظر میرسد، محیط خراسان برای نشر افكار جریان متهم به غلو، مناسبتر از دیگر مراكز امامینشین بوده است؛ از این رو، بعضی از غلوگرایان به آن دیار رفت و آمد میكردند. حسنبن خَرّزاد قمی كه در عقیده تندروی داشته است، ۴ نیز به كش رفته و در آنجا مقیم شد.۵ حسینبن عبیداللّه محرّر - شوهر خواهر وی - نیز به اتهام غلو از قم اخراج گردید، ۶ ولی از عزیمت او به ماوراءالنهر چیزی دانسته نیست.
ظاهراً محمدبن بحر رهنی كرمانی - از متكلمان متهم به ارتفاع - كه كشی از او با عنوان «غالی كینهتوز» نام میبرد، با خراسانیان مرتبط بوده و نیز سفری به آن دیار داشته است.۷ گفتنی است، آثار رهنی نیز در خراسان با اقبال بیشتری رو به رو بوده است.۸ اَحْكَمبن بشار مروزی كه كشی با تعبیر «غالٍ لا شیء» (غالی بیارزشی كه نباید به او توجه كرد) از وی یاد میكند، نیز به بغداد رفت و آمد داشته و برخی از همفكرانش، اخبار وی را در خراسان ترویج میكردند.۹
1.. همان، ص۶۱۳.
2.. همان، ص۷۰۹، ۸۴۱.
3.. همان، ص۸۰۳-۸۰۶، ۸۲۸.
4.. نجاشی، رجال، ص۴۴.
5.. شیخ طوسی، رجال، ص۴۲۱.
6.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۹۹.
7.. همان، ج۱، ص۳۶۲.
8.. شیخ طوسی، الفهرست، ص۲۱۷.
9.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۹-۸۴۰.