ناشی اصغر - متکلم عقلگرای امامیه - در عرصه فقه ظاهرگرا بوده است.۱ ظاهراً فضای اجتهادستیزی امامیان در عراق موجب شد، ابن جنید بیش از پیش با خراسانیانِ پیرو فضل ارتباط برقرار کند.
از تداوم گرایش فقهی فضل در نیشابور، گزارش صریحی در دست نیست؛ اما با توجه به حضور شاگردان وی در آن ناحیه میتوان گفت، این خط فقهی سالها پس از مرگ فضل امتداد داشته است. در نیمه دوم سده چهارم ابومحمد علوی زباری (پیشتر از او سخن گفتیم) - از فقهای برجسته امامیه - در نیشابور مشغول فعالیت بود.۲ او از طریق پدر و عمویش به آثار و افکار فضل دسترسی داشته است. علوی در موضوع قیاس و اجتهاد، بسیار بحث و گفتوگو میکرد۳ و كتاب ابطال القیاس را نیز در این زمینه به نگارش درآورد.۴
به روشنی دانسته نیست كه آیا او تنها مسئله قیاس مذموم را مردود میدانسته، یا هر گونه قیاس و اجتهاد را رد میكرده است؟ بعید نمینماید كه ابومحمد علوی، قیاس مذموم و مورد نظر اهل سنت را نقد میکرده است، چه آن كه او دو كتاب الایضاح فی المسح علی الخفین و فی المسح علی الرجلین در موضوع اختلاف برانگیز امامیه و اهل سنت را نیز تألیف كرده بود.۵ به هر روی، وابستگی وی به گرایش فقهی فضل شواهد بیشتری میطلبد. از گسترش این جریان فقهی در ماوراءالنهر گزارشی در دست نیست؛ هر چند عیاشی كتابهای بسیاری در ابواب فقهی تألیف كرده و روایات فقهی - گاهی با اسناد فضل و یونس - را نقل نموده است. او نزد ابن فضال - فقیه كوفی - تلمذ كرده و وی را فقیهتر از همعصرانش