احادیثی در تمجید رهبران فکری خود، مانند هشامبن حکم را نیز به آن سامان منتقل کنند، که شیخ مفید از طریق اینان به برخی از آن احادیث دست پیدا کرده است.۱
د. شاخه قم
به رغم آن که جریان کلامی پیرو هشام، از عراق به قم و نیشابور منتقل گردید و کسانی چون ابراهیمبن هاشم و علیبن ابراهیم طلیعهدار این تفکر در آن سامان بودند، پس از مرگ فضل نیشابوری نیز با كوشش برخی شاگردان وی، خط خراسانی این جریان به قم راه پیدا كرد. محمدبن اسماعیل بندقی نیشابوری - شاگرد فضل - روایات منقول از او را به قم انتقال داد. ظاهراً این میراث فضل در قم، تنها مورد توجه کلینی که در محور فکری هشامبن حکم بود قرار گرفت.۲ کلینی از طریق بندقی، بیش از پانصد روایت در موضوعات گوناگون از فضل، در کافی ذکر کرده که روایات کلامی وی درباره موضوعاتی چون: بداء، نفی صفت از خداوند غیر از صفات منصوص، معرفت باریتعالیٰ، جبر و قدر و الامر بین الامرین، نفی قیاس و جایگاه ائمه علیهم السلام است.۳
به نظر میرسد، ناهمسویی خط فكری هشام و فضل با قمیها، موجب رویگردانی آنها از روایات بندقی شده است، ولی با این حال احمدبن ادریس اشعری قمی(م.۳۰۶ق) - ظاهراً با سفر به نیشابور- احتمالاً به دلیل حفظ میراث امامیه، بعضی از کتابهای فضل را از ابنقتیبه نیشابوری اخذ کرده و نجاشی از طریق او به این آثار دست پیدا كرده است.۴