اثرگذاری شیخ صدوق در آن نواحی، به قدری شگرف بوده است كه عبدالجلیل قزوینی در این باره مینگارد: «فضل و بزرگی شیخ کبیر ابوجعفر بابویه را خود چگونه انکار توان کرد از تصانیف و وعظ و درس و از ری تا بلاد ترکستان و ایلاق، اثر علم و فضل و برکات زهد و امانت او پوشیده نیست».۱ افزون بر این، امامیان آن مناطق به آثار اندیشوران امامی مقیم سایر نواحی، توجه شایانی نشان دادند.
گفتنی است که شیعیان در خراسان و ماوراءالنهر، هماره از آزار و اذیت حاكمان طاهری و سامانی رنجور بودهاند. هر چند در برهههایی، از فشارهای سیاسی کاسته و فضای نسبتاً آزادی در آن مناطق حکمفرما بود، ولی همچنان اغلب شیعیان خراسانی و ماوراءالنهری در تنگنای سیاسی و حتیٰ اجتماعی قرار داشتند. شخصیتی چون فضلبن شاذان نیشابوری، از جانب طاهریان مورد آزار و اذیت قرار داشت و عبداللّهبن طاهر طاهری (ح.۲۱۳ - ۲۳۰ق) وی را به سبب عقاید شیعی تحت فشار قرار داد و در نهایت او را تبعید کرد.۲ همچنین ابویحییٰ جرجانی، عالم مستبصر امامی به دستور محمدبن طاهر طاهری (ح.۲۴۸-۲۵۹ق) به هزار ضربه تازیانه و قطع دست و پا محکوم شد.۳
ابن كلثوم مروزی دیگر متکلم مستبصر امامیه، نیز توسط امرای طاهری مورد تعقیب قرار داشته است. در دوران سامانیان نیز کم و بیش شیعیان خراسانی و ماوراءالنهری تحت فشار بودهاند. هر چند در دوران حکمرانی برخی امیران سامانی، فضای مناسبی برای شیعیان ایجاد شده بود و حتیٰ شخصیتی چون علیبن ابراهیم کوفی - از علمای امامیه - مورد تکریم امیر نصربن احمد سامانی قرار داشته، اما هیچ گاه اوضاع شیعیان در زمان حکومت سامانیان خوب نبوده است و کسی مانند عبداللّه بشر سرخسی از اصحاب امامیه به دست امیر