پس از او در آمد.۱ شاگردان و پیروان فکری ابنحنبل پس از مرگش، نیز به گسترش آرای او در بغداد اهتمام ورزیدند، که تلاشهای کسانی چون ابوبکر احمدبن محمدبن هانی اسکافی، ۲ عبداللّهبن احمدبن حنبل (م.۲۹۰ق)، ۳ احمدبن محمدبن هارون (م.۳۱۱ق) معروف به ابوبکر خلال، ۴ قابل توجه است. در دهههای آغازین سده چهارم هجری با فعالیتها و تلاشهای فراوان ابومحمد حسنبن علیبن خلف بربهاری (م.۳۲۹ق) و طرفدارانش، حدیثگرایی در بغداد به طور قابل ملاحظهای رشد کرد تا جاییکه اهل حدیث در این عصر به «بربهاریه» شهرت یافتند.۵
مرجئه
مرجئه از گروههای فکری فعال در بغداد بوده است.۶ گفته شده که بغداد محیط مناسبی برای رشد و گسترش ارجاء سنتی نبوده و از این رو در سده سوم هجری، جریان مرجیان اهل عدل در قالب مکتب یا مکاتبی در آنجا ادامه یافت که عرضهکننده مجموعهای از عقاید، با روشی شبهمعتزلی بود.۷ قاضی ابویوسف (م.۱۸۲ق) شاگرد نامدار ابوحنیفه از مروّجان اولیه مرجیگری در بغداد بهشمار میرفته است.۸ البته ابوعبدالرحمان بشربن غیاث مریسی (م.۲۱۸ق) شاگرد یهودی
1.. امیرخانی، «جریانشناسی اصحاب حدیث»، ص۱۳۶.
2.. ابنندیم، الفهرست، ص۲۸۵.
3.. نک: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۹، ص۳۸۲-۳۸۴.
4.. ابییعلی، طبقات الحنابلة، ج۲، ص۱۲-۱۵.
5.. مقدسی، احسن التقاسیم، ص۱۲۶.
6.. در این بخش نک: پاکتچی، «بغداد»، ص۳۲۳.
7.. همان، ص۳۲۳.
8.. فان اس، علم الکلام والمجتمع، ج۱، ص۳۰۳.