303
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

اهل بیت علیهم السلام داشتند، در راستای اهداف خلفا، با اهل بیت‌‌ علیهم السلام دشمنی می‌ورزیده و نه تنها سیره و فضایل آنان را کتمان و تحریف می‌کردند، بلکه علناً اهل بیت علیهم السلام را نیز تخریب می‌کردند. پاره‌ای از این دشمنی‌های مخالفان با اهل بیت علیهم السلام، ریشه در افکار جاهلی آنها داشت. مثلاً ثور‌بن یزید کلاعی حمصی (م.۱۵۵ق) از راویان بزرگ اهل سنت به دلیل کشته شدن نیایش در جنگ صفین، هرگاه نام امیرالمؤمنین‌ علیه السلام را می‌شنید، می‌گفت: «لا اُحب رجلاً قتل جدی».۱ و یا اینکه گفته شده حریز‌بن عثمان (م.۱۶۳ق) از راویان نامدار عامه، پس از هر نمازی از مسجد خارج نمی‌شد مگر این که هفتاد بار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را لعن می‌کرد. وقتی از او درباره این دشمنی پرسیدند، در پاسخ گفت: «هو القاطع رؤوس آبائی و اجدادی».۲ این در حالی است که چنین ‌شخص کینه‌‌توزی در سلسله اسناد مهم‌ترین کتاب‌های عامه واقع شده و احمد‌بن حنبل (م.۲۴۱ق) با تعبیر«ثقه، ثقه، ثقه» از او یاد کرده است.۳

قتل عثمان‌بن عفان توسط جمعی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و اله، بهانه‌ای شد که برخی از اموی‌‌خواهان، کینه‌های جاهلی خود را بروز دهند و اهل بیت علیهم السلام را بیش از پیش تخریب نمایند، تا جایی‌که جبیر‌بن نفیر (از راویان عایشه) گستاخانه می‌گوید: «به خدا قسم انگشت اشاره عثمان که با آن زمین را اشاره می‌کند، از زمینی پر از امثال علی علیه السلام با ارزش‌‌تر است!!!».۴در دوران امویان به سبب دشمنی با اهل بیت‌‌ علیهم السلام،

1.. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۶۷.

2.. ابن‌حجر، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۲۱۰؛ ابن ‌ابی‌‌الحدید با عبارت «لانه قتل اجدادی» آورده است. (ابن‌ ابی‌‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۴، ص۷۰).

3.. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۶۳.

4.. «وایم اللّه لاصبع عثمان التی یشیر بها الارض خیر من طلاع الارض من مثل علی» (طبرانی، مسند الشامیین، ج۲، ص۷۵) به قدری این سخن وقیحانه است که ابن عساکر در تاریخ مدینة دمشق، این حدیث را با اندکی تحریف آورده‌ است و به جای «مثل علی» «مثل فلان» ضبط شده است. (ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۹، ص۴۸۸).


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
302

داده‌اند. یکی از عواملی که موجب شد اصحاب امامیه در سده‌های نخستین به مباحثات تاریخی و تاریخ‌‌نگاری روی بیاورند، سفارش‌های ائمه علیهم السلام بوده است. گفته شده که امام سجاد علیه السلام می‌فرمود: «كنا نعلم مغازی النبی صلی الله علیه و اله كما نعلم السوره من القرآن»؛۱ و یا یکی از اصحاب امام باقر علیه السلام به ایشان عرض کرد: من قصه‌هایی از حقانیت و فضیلت شما (اهل بیت‌‌) را برای مردم بازگو می‌کنم؛ آن حضرت در پاسخ فرمود: «دوست دارم در هر سی ذراع (۱۵متر) قصه‌‌گویی مثل شما باشد».۲

به نظر می‌رسد آن چیزی که موجب شد اهل بیت علیهم السلام یاران خود را به پیگیری مباحثات تاریخی ترغیب نمایند و در پی آن، اصحاب امامیه نیز در سه سده نخست بیش از هر چیز به تاریخ و تاریخ‌نگاری اهمیت دهند، برخورد ناصواب و تحریف مسائل تاریخی به نفع اغراض سیاسی و عقیدتی از سوی جریان هوادار دستگاه خلافت بوده است و بسیاری از افرادی که به دشمنی با اهل بیت علیهم السلام و شخص امیرالمؤمنین علیه السلام شهره بودند، با حمایت‌های سیاسی دستگاه خلافت به عنوان ناقلان تاریخ اسلام و سیره نبوی و مروج اسلام در جامعه آن روزگار فعالیت می‌کردند؛ که اسامی این افراد در اسناد منابع مخالفان و حتیٰ در کتاب‌های صحاح‌‌شان قابل مشاهده است.گزارشگران و راویان مخالف در سده‌های نخستین می‌کوشیدند، در راستای اهداف سیاسی و کلامی دستگاه خلافت اخبار مربوط به سیره و فضایل اهل بیت علیهم السلام را تا حد ممکن کتمان، تحریف و تضعیف و یا همانندسازی نمایند. آنان به چند جهت این کار را انجام می‌دادند.

الف. به دلیل دشمنی با اهل بیت علیهم السلام

برخی راویان و ناقلان اخبار تاریخی به دلیل کینه‌های شخصی و قومی که از

1.. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ج۳، ص۲۹۷.

2.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۷۶.

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9631
صفحه از 478
پرینت  ارسال به