هوادار خلافت نیز به سبب صیانت از مبانی کلامی و سیاسی میکوشیدند رویدادها و وقایع تاریخی مغایر با اعتقاداتشان در جامعه بازتاب نداشته باشد. از این رو با شگردها و روشهای مختلف، واقعیتها و حقایق تاریخی را سلب اعتبار میکردند، که در ادامه به برخی روشهای تخریبی اشاره میکنیم.
کتمان واقعیات تاریخی
بعضی از نویسندگان اهل سنت و مخالفان شیعه، حوادث تاریخی به ویژه رویدادهای صدر اسلام را که برای مبانی کلامی آنان چالش برانگیز بود، در آثار خود انعکاس نمیدادند و یا آنکه مجمل و ناقص گزارش میکردند. یکی از عواملی که موجب شده مخالفان تشیع به کتمان واقعیات تاریخی تن دهند، پذیرش عدالت صحابه بوده است. به قدری در حول صحابه و عملکرد آنان، قداستبخشی صورت پذیرفته بود که آنان خواه و ناخواه به ورطه کتمان حقایق تاریخی کشیده میشدند. به گونهای که حذف و کتمان مشاجرات صحابه، به عنوان یک اصل عقیدتی مطرح گردید و بعضی از آنان به صراحت این موضوع را در آثار اعتقادی خود بیان کردهاند.۱ در این زمینه تقریباً متکلمان و حدیثگرایان اهل سنت با یکدیگر هم آوا بودهاند و تا قرنها بر سر این موضوع پافشاری میکردند. حرببن اسماعیل کرمانی (م.۲۸۰ق) - از عالمان برجسته عامه - از اسلافش نقل میکند:
«اذکرو محاسن اصحاب رسول اللّه؛ تأتلف علیهم القلوب، و لا تذکروا الذی شجر بینهم؛ فتُحرِّشوا الناس علیهم».۲
ابنبَطه عُكبری (۳۸۷ق) عالم مشهور اهل حدیث در این باره مینویسد: