متمایل شدند. شاید بتوان ابوعلی جبایی را نخستین متکلم از میان معتزله بصره دانست که به نظریه افضلیت امیرالمؤمنین علیه السلام بر دیگر خلفا تن داد و پذیرفت.۱ او حتیٰ در این راستا کتابی در نقد کتاب عبادبن سلیمان صیمری که در افضلیت ابوبکر نگاشته بود، تألیف کرد.۲
جبایی نه تنها افضلیت امام علی علیه السلام را پذیرفت، بلکه اعتراض حضرت زهرا علیها السلام - راجع به غصب حقوقش - در برابر ابوبکر را برحق میدانسته است.۳ همچنین وی اخباری را در فضایل اهل بیت علیهم السلام نقل مینمود و نواصب را به سبب گرایش به معاویه، با وجود آگاهی از فضایل اهل بیت علیهم السلام، نکوهش میکرده است.۴
پیروان فکری ابوعلی جبایی نیز به تدریج به افضلیت امام علی علیه السلام و خاندان پیامبر صلی الله علیه و اله توجه نشان دادند و این روند تا زمان حضور معتزلیان بصره در بغداد نیز تداوم پیدا کرد و در بغداد بیش از پیش تقویت گردید. در این باره میتوان به ابوالحسنبن فرزویه از شاگردان ابوعلی اشاره کرد که به تفضیل امام علی علیه السلام باور داشته است۵ و نیز متکلم برجستهای چون ابواسحاق ابراهیمبن عیاش بصری - استادِ قاضی عبدالجبار - کتابی در فضیلت و امامت امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام تألیف کرده بود.۶ در معرفی ابوعبداللّه بصری (م.۳۶۷ق) از شاگردان ابوهاشم جبایی و متکلم نامدار معتزلیان بهشمی در بغداد، گفتهاند: «کان یمیل الی
1.. ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۷-۸؛ البته بعضی او را جزء متوقفین در افضلیت امام علی علیه السلام و ابوبکر دانستهاند. (ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۴، ص۱۸۳) ولی ابن ابیالحدید این موضوع را رد کرده است.
2.. ابنمرتضی، طبقات المعتزلة، ص۸۴.
3.. نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۹۱، البته میگفت: «طلبت حقا ورجعت بحق».
4.. ابنمرتضی، طبقات المعتزلة، ص۸۲؛ همچنین او جاحظ را به خاطر تندروی در نقد امامیه نکوهش کرده است. (همان، ص۶۸).
5.. قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال، ص۳۱۸.
6.. ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ص۱۰۷.