فقهی او را بر صواب ندانسته است.۱
دامنه مخالفتها با آرا و افکار یونسبن عبدالرحمان محدود به بصره نبوده، بلكه این نزاعها به شهرهای اطراف بصره نیز كشیده شده بود. سالها پس از مرگ یونس، علیبن مهزیار وكیل امام جواد علیه السلام در اهواز، با ارسال نامهای به آن حضرت، از دادن زكات و نماز خواندن پشت سر كسانی كه جسمانگارند و قائل به دیدگاه یونسبن عبدالرحمان هستند، پرسش كرده بود.۲ این گزارش مهم تاریخی علاوه بر اینكه ما را از مخالفتهای شیعیان اهوازی با اندیشه یونس و جناح فكری هشامبن حكم آگاه میسازد، به نوعی نشان دهنده حضور اجتماعی این جریان در اهواز است، تا جاییكه شخصیت بزرگی چون علیبن مهزیار درباره تعامل با این گروه از امام جواد علیه السلام كسب تكلیف مینماید. البته در آن روزگار، اهواز در حوزه علمی و فرهنگی بصره قرار داشته است. از این رو باید دنباله فكری هواداران اهوازی یونس را در شهر بصره جستوجو کرد.
به نظر میرسد کشمکشها و درگیریهای گروههای شیعی و غیر شیعی با جریان کلامی پیرو هشامبن حکم و یونسبن عبدالرحمان در بصره، به تدریج آنها را منفعل کرده و به محاق برده است. ناگفته نماند افول خط کلامی پیرو هشامبن حکم در بصره، پیروزی بزرگی برای معتزلیان بوده است؛ چرا که اینجریان به دلیل ظرفیت و توانمندیهایی که داشته است، میتوانست برای کیان معتزلیان در پایگاه سنتیشان خطر آفرین باشند.
متمایل شدن هشامگرایان بصری به معتزله
همان گونه که اشاره شد، جریان فکری پیرو هشامبن حکم در بصره، که مهد و پایگاه