امامی و غیر امامی تداوم پیدا کرد.۱ به هر ترتیب حلقه فکری هشامبن حکم، بازگشت به کوفه را برای ادامه فعالیتهای کلامی خویش مناسب ندید؛ از این رو راه مرکز علمی بصره در جنوب بینالنهرین پیش گرفت.
ابوعثمان مازنی ادامه دهنده خط هشامبن حکم در بصره
پس از حضور شاگردان هشامبن حکم در بصره و فعالیتهای کلامی آنان در آن شهر، عدهای از بصریان به آرا و اندیشه آنها تمایل پیدا کردند. برجستهترین شخصی که در بصره از شاگردان هشامبن حکم تأثیر پذیرفت و خط فکریشان را در آن سامان تداوم بخشید، ابوعثمان بكربن محمدبن حبیببن بقیه مازنی (م.۲۴۸ یا ۲۴۹ق) متكلم و ادیب برجسته امامیه میباشد. او بیشتر در دانش ادب پرآوازه بوده است، تا جاییكه از او با تعبیر «سید اهل العلم بالنحو و الغریب و اللغة بالبصره و مقدمه» یاد كردهاند؛۲ برخی نیز با تعابیری چون «امام العربیة» از وی نام بردهاند.۳
با آنكه ابوعثمان مازنی در دوران حضور ائمه علیهم السلام زندگی میكرده است، اما از ارتباط وی با آن بزرگواران به ویژه با امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام گزارشی در دست نیست و نویسندگان امامی نیز در معرفی او به تعبیر «من علماء الامامیه» اکتفا کردهاند.۴ البته ابن حجر عسقلانی (م.۸۵۲ق) وی را در شمار اصحاب امام رضا علیه السلام برشمرده است، ۵ كه صحبت ایشان با آن حضرت جای تردید دارد.۶
1.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۴۵.
2.. نجاشی، رجال، ص۱۱۰.
3.. ابی الفداء، المختصر فی اخبار البشر، ج۲، ص۴۱؛ به گفتۀ ابنندیم پدر وی نیز فردی ادیب بوده است. (ابنندیم، الفهرست، ص۶۲) همچنین ابوالعباس محمدبن یزید مبرد - ادیب مشهور عرب - از شاگردان و ملازمان وی به شمار میرفته است (ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۱۸، ص۱۸۷).
4.. نجاشی، رجال، ص۱۱۰.
5.. ابنحجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۸.
6.. ظاهراً مستند ابن حجر عسقلانی، سخن ابن کثیر دمشقی (م.۷۷۴ق) است که به استناد حدیثی، ابوعثمان را از جمله راویان امام رضا علیه السلام معرفی کرده است. (ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۲۷۳) در حالی که در حدیث یاد شده را ابوعثمان مازنی مرسلاً از امام رضا علیه السلام نقل کرده است. (مزی، تهذیب الكمال، ج۲۱، ص۱۵۱-۱۵۲؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۳۹۱).