بسیاری جریانها و نحلههای فکری از مناطق جهان اسلام، به ویژه از شهرهای مهمی چون کوفه و بصره در آنجا حضور پیدا کردند. جریان کلامی پیرو هشامبن حکم که هماره در خط مقدم دفاع از باورها و آموزههای امامیه و در مقابل مخالفان قرار داشت و به نوعی حیات علمی این جریان در گرو تبادل افکار و گفت و شنود علمی با دیگر گروههای کلامی بوده است، نیز همگام با رقبای فکریشان در بغداد حضور پیدا کرد.
بغداد، در آغاز حضور نحلههای کلامی - از جمله جریان هشامبن حکم - با استقبال گرم دستگاه خلافت عباسی مواجه گردید. خلفا و کارگزاران عباسی، از حامیان و همچنین از مهمترین برگزارکنندگان نشستهای علمی با حضور متکلمان بودند.۱ متکلمان امامی (حلقه هشامبن حکم) با شمار اندکشان، نقش قابل توجه و پررنگی در انجام آن نشستها داشتهاند، به گونهای که در برخی موارد شخص هشامبن حکم به عنوان مدیر علمی آن جلسات ایفای نقش میکرده است.۲ با وجود این، جریان کلامی امامیه هماره در معرض تهدید و آزار دستگاه خلافت قرار داشته است تا جاییکه در زمان مهدی عباسی، امام کاظم علیه السلام با صدور پیامی هشام را از طرح مباحث کلامی منع کردند و هشام نیز تا پایان مرگ مهدی عباسی، دست از مباحثات کلامی کشید.۳
به نظر میرسد زمانی که مهدی عباسی فعالیتهای زنادقه را ممنوع اعلام کرده بود، ۴ جریان کلامی امامیه را نیز در ضمن آن گروه ممنوعه گنجانده بود که این امر از شدت خصومت خلیفه عباسی نسبت به متکلمان امامی حکایت دارد. ناگفته نماند که متکلمان سایر مذاهب کلامی در زمان مهدی عباسی آزاد بوده و به