دلنشین به مخاطب عام خویش منتقل میکردند. همچنین دخل و تصرف و تحریف در اشعاری که در جامعه شیوع پیدا کرده بود، هماره کار دشواری بوده است. از این رو بیشتر اندیشوران میکوشیدند، آرا و افکار خویش را با شعر به جامعه القا نمایند.
در تاریخ تفکر اسلامی مشاهده میشود که اندیشمندان و متکلمان بزرگ، از بیان شعر در مسائل کلامی، بهره فراوان گرفتهاند. از این رو شمار قابل توجهی از متکلمان با تعبیر «شاعر» وصف شدهاند. گفته شده بشربن معتمر (م.۲۱۰ق) متکلم سرشناس معتزلی، بیش از بیست عنوان کتاب کلامی از جمله دو کتاب الرد علی هشامبن حکم و الرد علی الرافضه را به صورت منظوم تألیف کرده بود.۱ مهارت بالای بشربن معتمر در شعر خواندن، موجب شده تا جاحظ معتزلی (م.۲۵۵ق) - که خود دستی بر شعر داشته، - سرودههای او را بر اشعار همعصرش ابانبن عبدالحمید لاحقی (م.۲۰۰ق) شاعر برجسته سده دوم، ترجیح دهد.۲ گفتنی است ابوالعباس عبداللّهبن محمد معروف به ناشی اکبر - متکلم و شاعر بنام معتزله - قصیدهای چهار هزار بیتی با یک رَویّ۳ و یک قافیه سروده بود.۴ همچنین کسانی چون کلثومبن عمرو عتابی معتزلی (م.۲۰۸ق) و ابراهیمبن سیار معروف به نَظام معتزلی، از جمله متکلمان شاعر به شمار میروند.۵
در قرون اولیه دولتمردان و سیاستمداران برای استواری پایههای حکومت خود، به شعر و جامعه تأثیرگذار شاعران اهمیت میدادند و میکوشیدند آنان را در راستای اهداف سیاسی خویش به خدمت بگیرند. اما از آنجاییکه موضعگیریهای سیاسی
1.. ابن ندیم، الفهرست، ص۱۸۴-۱۸۵.
2.. جاحظ، البرصان، ص۱۳۸-۱۳۹.
3.. روی در شعر، یعنی آخرین حرف اصلی قافیه در آخر همۀ ابیات تکرار شود. (دهخدا، لغتنامه، ج۸، ص۱۰۹۴۲).
4.. ابنمرتضی، طبقات المعتزلة، ص۹۲-۹۳.
5.. ابن معتز، طبقات الشعراء المحدثین، ص۲۹۵، ۳۰۵، ۳۰۶؛ ضیف، تاریخ الادب العربی، ج ۳، ص۴۳۰-۴۳۳.