مختلفی از سوی امامان شیعه علیهم السلام تعلیم میشد و گاه مورد مناقشاتی نیز قرار میگرفت؛ اما تا شروع سده دوم و پدیدار شدن جریانهای کلامی، هنوز دیدگاه امامیه در قالب نظریهای کلامی ارائه نشده بود. با مطرح شدن نظریههای کلامی در فضای عمومی جامعه و پیدایش نظریههای جبرگرا و تفویضگرا، اهلبیت علیهم السلام نیز با موضعگیری صریح در برابر این نظریهها باور صحیح در مسئله فاعلیت انسان و ارتباط آن با فاعلیت خداوند - که پیشتر در مواضع مختلفی تبیین شده بود ـ را در قالب اصطلاحی نو و ناظر به اندیشههای رقیب عرضه کردند. این نظریه پیش از تبیین اثباتی، به انکار هر نظریهای که به جبر یا تفویض منجر شود پرداخت و با بیان صریح «لا جبر و لا تفویض» مرز خود را قاطعانه با نظریههای موجود جدا کرد. در این دیدگاه، اهل بیت علیهم السلام با تبیین معقولی از این دو نفی، به این نکته متذکر شدند که این تقابل از نوع تناقض نیست.
با توجه به اینکه نظریههای جبر و تفویض به عنوان دیدگاههای کلامی در پایان سده نخست و اوایل سده دوم هجری در جامعه اسلامی مطرح شد، شعار «لاجبر و لا تفویض بل أمر بین أمرین» نیز در تقابل با نظریههای موجود، صورتبندی و به تدریج به شعار شیعه در برابر جریانهای جبرگرا و تفویضگرا بدل شد. امتیاز نظریه أمر بین أمرین در این بود که توانست با جمع فاعلیت خدا و فاعلیت انسان، شواهد طرفین را تصدیق کند و تعارض میان آنها را پاسخ دهد.
طرح اصطلاح أمر بین أمرین
چنانکه پیشتر اشاره شد، دیدگاه اهل بیت علیهم السلام در موضوع فاعلیت انسان با عبارتهای مختلفی بیان میشد و اصطلاح أمر بین أمرین، نخستین بار همراه با انکار نظریه جبر و تفویض در میان روایات منقول از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است.