کرده۱ و ابن فارس « تفویض» را به اتکال در امری به دیگری تعریف کرده است.۲ اگر انسان اراده خویش را تسلیم اراده الهی سازد و به قدرت مطلقه الهی و خیرخواهی او اطمینان داشته باشد و نسبت به تدبیر او راضی باشد، امر تدبیر خویش را به خدا واگذار میکند و بر او توکل مینماید. چنین معنایی از تفویض در اخلاق دینی اهمیت فراوان دارد، هم با عمومیت قدرت خدا سازگار است و هم آزادی و اراده را از انسان نمیگیرد.
تفویض به معنای برداشتن تکلیف و واگذاری امور به انسانها و در نتیجه اباحیگری. برخی از فرق غُلات و متصوفه را از معتقدان به این دیدگاه معرفی کردهاند.۳
واگذاری امر دین و تشخیص تکالیف به انسانها.
تفویض و واگذار کردن برخی از امور دین به پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل بیت علیهم السلام.
واگذاری خلق و رزق از سوی خداوند به عدهای خاص، مثلاً پیامبر صلی الله علیه و اله یا امامان علیهم السلام عهدهدار خلق و رزق آفریدگان جهان هستند.
واگذاری معنای صفات الهی به خداوند و پرهیز از هرگونه اظهار نظر نسبت به مفاد و مفهوم این الفاظ.۴
واگذاری تکوینی افعال از سوی خدا به انسانها؛ یعنی خداوند قدرت انجام کارها را به انسان واگذار کرده است. انسانها در انجام افعال خویش استقلال دارند و افعالشان منوط به اذن و اراده خداوند نیست، بلکه خداوند نسبت به این افعال قدرتی ندارد و نمیتواند مانع تحقق آن شود.
به نظر میرسد معنای اصلی تفویض در افعال - که در مقابل جبر در افعال مطرح