49
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

گزیری نیست، باید آن را پذیرفت و بدان راضی بود. در روایات صادر شده از اهل بیت علیهم السلام - تا اواخر سده اول هجری - اصطلاح قدریه به معنای قدرگرایان و معتقدان به قضا و قدر حتمی و ضروری سرزنش شده، به عنوان مجوس امت پیامبر صلی الله علیه و اله معرفی شده‌اند. از رسول اکرم صلی الله علیه و اله نقل شده که فرمود:

۰.«پنج گروه‌اند که آتش جهنم‌شان خاموش نمی‌شود و بدن‌هایشان نابود نمی‌شود...؛ پنجمین گروه کسانی‌اند که گناه کرده و بار گناهشان را بر عهده خداوند بیندازند».۱

در نقل دیگری آمده است که فردی دیدگاه قومی را برای پیامبر صلی الله علیه و اله بازگو کرد که گناهان خود را به تقدیر الهی منتسب می‌کردند، پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود: به زودی در امت من نیز چنین گروه‌هایی پیدا خواهند شد و اینان مجوس امت من هستند.۲ در روایات پرشماری به نقل از پیامبر صلی الله علیه و اله قدریه مجوس امت خوانده شده‌اند و همنشینی با ایشان، عیادت بیماران و تشییع مردگان‌شان نیز منع شده است.

امام علی علیه السلام نیز قدریه را مجوس امت خواند و باور به قضا و قدر حتمی و ضروری ‌درباره اعمال انسان را سخن برادران بت‌پرستان، سپاه شیطان و دشمنان خدای بخشنده معرفی فرمود.۳

خلق اعمال مؤلفه دیگری در نظریه‌های جبرگرا

در دهه‌های پایانی سده نخست هجری، نظریه جبرگرا از سوی جریان جهمیه تبیینی کلامی یافت. بر پایه گزارش اشعری و سایر فرقه‌نگاران، جهمیه معتقد بودند که

1.. کراجکی، کنزالفوائد، ج۲، ص۴۷.

2.. ابن طاووس، الطرائف، ج۲، ص۳۴۴؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۵، ص۴۷.

3.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۵۵؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۳۸۰.


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
48

نخستین بار در شام مطرح شد.۱

قاضی عبدالجبار به نقل از ابوعلی جبایی مدعی است که اولین کسی که در اسلام قول به جبر را اظهار کرد معاویة بن ابوسفیان بوده است.۲ شاید معاویه نخستین کسی بود که رسماً قرائتی جبرگرا از آیات و روایاتِ تقدیر به دست داد. وی در جریان جنگ صفین رویارویی خود با امیر‌المؤمنین علیه السلام را خواست و قضای الهی معرفی کرد. همچنین برای بیان مشروعیت حکومت خویش، از خواست و اراده الهی یاد می‌کرد و می‌گفت اگر خدا مرا شایسته حکومت نمی‌دانست آن ‌را به من نمی‌سپرد.۳ وی همچنین برای توجیه ولیعهدی یزید، به قضا و قدر الهی تمسک کرد و مدعی شد این امر خواست خدا و قضای الهی است و مردم در آن اختیاری ندارند.۴

این نظریه که شواهد فراوانی از کتاب و سنت را برای توجیه ارائه می‌کرد، به شدت در زمان حکومت امویان تبلیغ و مورد حمایت قرار گرفت۵و به تدریج به قرائت رسمی حکومت تبدیل شد. کم‌کم فقها و محدثان (اصحاب حدیث) که بدنه اصلی جامعه اسلامی با ایشان همراه و هم رأی بود و بر ظواهر کتاب و سنت تأکید داشت، وجه اشتراکی با این دیدگاه پیدا کردند. آیات و روایات فراوانی در موضوع اراده و مشیت الهی، قضا و قدر، طینت و مسئله سعادت و شقاوت و موضوعات دیگر که ظاهرشان مؤید جبر است، مورد تأکید و استناد فقها و محدثان قرار گرفت. از این‌رو به مسلمانان تلقین می‌شد که همه حوادث و تمام اعمال انسان از پیش مقدر شده و اراده خداوند بر آن تعلق گرفته است؛ بنابراین از آن گریز و

1.. سامی نشار، نشأة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج۳، ص۲۸۶.

2.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۸، ص۲۶.

3.. ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۵.

4.. ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۶۷«انما هو الملک یوتیه اللّه من یشاء إن أمر یزید قضاء من القضا و لیس للعباد الخیرة من أمرهم».

5.. نک: قائمی، «نقش امرای بنی امیه در ترویج نظریه جبر»، ص۱۲۱-۱۲۸.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 1033
صفحه از 230
پرینت  ارسال به