197
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

اگر خداوند اراده کند کسی را گمراه نماید، او را از این توفیق محروم می‌کند، گوش و قلبش تاریک می‌شود به گونه‌ای که حق را نمی‌شنود و از تعقل و ادراک خیر باز می‌ماند. در این تفسیر، خداوند نقش فعال در هدایت و ضلالت دارد و واقعاً خدا را می‌توان هادی و مضل نامید، اما این نقش تکوینی خداوند به جبر نمی‌انجامد. کسی که قلبش آمادگی بیشتری برای پذیرش حق دارد، به اجبار و بدون اختیار و اراده خودش حق پذیر نمی‌شود بلکه اراده اوست که در نهایت به ایمان و یا کفر منتهی می‌شود. همین مطلب در مورد کسی است که مورد خذلان الهی قرار گرفته و به تعبیری خدا او را گمراه می‌کند. قرآن کریم می‌فرماید: (مَن یُرِد أن یُضِلَّه یَجعَل صَدرَه ضَیّقاً حَرَجاً کانَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماء)۱ در حقیقت گمراه کردن خداوند نیز با محدود کردن مقدمات و ابزار فعل و یا ایجاد مانع و زمینه برای سقوط است، چنانچه در قرآن کریم فرمود:(و مَن یَعشِ عَن ذِکرِ الرَّحمن نُقَیِّض لَه شَیطاناً فهو لَه قَرین).۲

نظریه أمر بین أمرین با بیان صحیح نسبت میان فاعلیت خدا و فاعلیت انسان، تبیین دقیق‌تر و قابل قبول‌تری از مسئله هدایت و ضلالت به دست می‌دهد. در حالی که نظریه تفویض، با پاک کردن صورت مسئله و تأویل آیات، از اساس، نسبت هدایت و اضلال به خداوند را نفی می‌کند. نظریه جبر نیز اگرچه این نسبت را مطابق ظواهر قرآن و روایات می‌پذیرد، اما تفسیری غیر قابل قبول و خلاف عقل و وجدان ارائه می‌کند که قابل پذیرش نیست.

توفیق و خذلان

توفیق و خذلان نیز از کلید واژه‌هایی است که در قرآن و سنت به کار گرفته شده، اما

1.. سورۀ انعام، آیۀ ۱۲۵.

2.. سورۀ زخرف، آیۀ ۳۶.


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
196

فاعلیت خداوند می‌تواند تا حد زیادی با فاعلیت انسان مرتبط باشد. همه مقدمات فعل در دست خداوند است و تا لحظه وقوع هر فعلی، خداوند با تغییر شرایط و مقدمات، واقعیت را تدبیر می‌نماید. ابن‌أبی‌عمیر از محمد بن حمران از سلیمان بن خالد از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:

۰.به راستى چون خداى عزوجل براى بنده خير و خوبى خواهد، به دلش پرتویی افكند و گوش‌هاى دلش را باز كند و فرشته‏اى بر او گمارد كه كمک او باشد و او را يارى دهد و چون براى بنده‏اى بد خواهد، نقطه سياهى به دلش اندازد و گوش‌هاى دلش را بربندد و بر او شيطانى گمارد كه گمراهش كند، سپس اين آيه را خواند: «هر كه را خدا خواهد كه ره نمايد، او را نسبت به اسلام خوش‌بين و با فهم سازد و هر كه را خواهد گمراه كند او را دلتنگ و بدبين نمايد كه گويا خود را به آسمان پرتاب مى‏كند». (انعام: ۱۲۶)۱

اینکه خداوند بر اساس چه حکمتی برای کسی اراده خیر و هدایت و یا اراده سوء و ضلالت می‌کند، خود بحث گسترده‌ای دارد که در جای دیگر مطرح شده است و به اجمال می‌توان گفت که این اراده، نتیجه و تابع اعمال و رفتار خود فرد است. به هر تقدیر، اگر خدا اراده خیر و هدایت برای فردی داشت، چگونه او را هدایت می‌کند که جبر در پی نداشته باشد، اما واقعاً فعل هدایت به او منسوب باشد؟

در این روایت امام علیه السلام بیان می‌کند که خداوند ابزار‌های معرفتی او را آماده پذیرش و ادراک می‌کند. قلب فرد - که مهم‌ترین عضو ادراکی و به تعبیری مسکن عقل است - به اراده تکوینی خداوند نورانی شده، دریچه‌های فهم و پذیرشش باز می‌شود و خداوند ملکی را بر او قرار می‌دهد که او را در انجام اعمال نیک یاری کند. در مقابل

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۶.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 958
صفحه از 230
پرینت  ارسال به