179
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

اخلاقی معیاری جز خواست خداوند وجود ندارد، هرچه از جانب خدا و به خواست او باشد روا و نیکو است.۱ از آنجا که خداوند حاکم بر مادون خود است، هیچ وجوبی بر او نیست جز آنچه خداوند خود، واجب گرداند.

چنانکه پیش‌تر اشاره شد، افعال خدا هرگونه که باشد تصرف در ملک اوست و ظلم تلقی نمی‌شود. از این‌رو هیچ ظلم و قبیحی برای خدا وجود ندارد، مگر آنکه خداوند خود آن را قبیح قرار داده باشد و هیچ حسنی وجود ندارد، مگر آنکه خداوند آن را حسن گردانیده است.۲ اما عدلیه(معتزلیان و امامیه) بر این باور بودند که افعال، فی نفسه و ذاتاً دارای حسن یا قبح هستند و می‌توان افعال را به پسندیده و ناپسند تقسیم کرد. در این دیدگاه، شناخت حسن و قبح، مبنای عقلی دارد و به حکم عقل، افعال نیک و پسندیده از افعال ناپسند و قبیح باز شناخته می‌شود.۳

از آنجا که در این نظام فکری، عقل ملاک تشخیص فعل قبیح دانسته می‌شد، این ملاک برای انتساب افعال به خداوند نیز به کار می‌رفت و خداوند از انجام افعال قبیح، منزّه شمرده می‌شد. از دیدگاه عدلیه، این قول با عدل الهی ارتباطی آشکار داشت، عدل به تنزیه خداوند از ارتکاب فعل قبیح تفسیر ‌شد و از آنجا که خداوند فعل قبیح انجام نمی‌دهد، گفته شد جمیع افعال خداوند بر اساس عدل و حکمت است.۴ پس تکلیف یا همان اوامر و نواهی باید دارای حسنِ عقلی بوده و از هر قبحی به دور باشد.

به تعبیری، این تکلیف باید هم در ناحیه مکلِّف و هم در ناحیه مکلَّف با عدل الهی سازوار باشد. اگر عدل الهی را بر پایه حسن و قبح عقلی تبیین کنیم، سخن از

1.. اشعری، اللمع فی الرد، ص۱۱۷؛ باقلانی، تمهید الأوائل، ص۳۴۱.

2.. بغدادی، اصول الدین، ص۲۴؛ ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۲، ص۱۳۴.

3.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۶، ص۲۸.

4.. همان، ص۵۶.


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
178

این است که خداوند مرتکب قبیح نمی‌شود و فعل واجب را ترک نمی‌کند. قاضی عبدالجبار در باب عدل از کتاب المغنی چنین توضیح می‌دهد:

۰.بدان که مقصد از این باب این است که تبیین کنیم خدای تعالی فقط افعال حسن انجام خواهد داد و قطعاً فعل واجب را انجام می‌دهد و ترک نخواهد کرد.۱

این تعریف از عدل بر پایه یک اصل پذیرفته‌شده از سوی معتزلیان با عنوان حسن و قبح عقلی بنا شده است. حکم عقل به حسن یا قبح افعال - به عنوان اصلی ثابت - ملاک شناخت ظلم و عدل است و افعال الهی با این ملاک شناخته می‌‌شود. در واقع تفاوت دیدگاه جریان‌های مختلف کلامی در موضوع عدل الهی، به معیار ایشان در شناخت حسن و قبح افعال باز می‌گردد.

حسن و قبح

اصحاب حدیث و در ادامه، جریان اشاعره بر این باور بودند که عقول بشری نمی‌تواند ملاکی برای حسن یا قبح افعال ارائه دهد و حاکم بر خدا و افعال خداوند باشد، بلکه تنها حکمِ خداوند است که سبب می‌شود افعال به پسندیده و ناپسند تقسیم شوند.

از این‌رو هر فعلی که خداوند فاعل آن باشد - هر چه که باشد - عین عدل و حکمت است، اگرچه صدور همان فعل از ما ظلم و سفاهت شمرده شود. به بیان دیگر ملاک عدل و ظلم، خود خداوند است. هر آنچه انجام دهد نیکو و عدل و هر آنچه ترک کند قبیح، بیهوده و مصداق ظلم خواهد بود. به تعبیری در حوزه احکام

1.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج ۶، ص۲۵.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 950
صفحه از 230
پرینت  ارسال به