پیشگفتار
تبیین صحیح از فاعلیت انسان و ارتباط آن با فاعلیت خداوند، از دغدغههای دیرین اندیشمندان و الهیدانان بوده است. ارتباط عمیق و پیچیده این موضوع با سایر موضوعات الهیاتی سبب میشود هرگونه جهتگیری در این موضوع، تفسیری متمایز از نظام الهیاتی به دست دهد. به گونهای که ممکن است الهیات تکلیف محور را با چالش مواجه کند و نظام مبتنی بر پاداش و جزا را نامفهوم سازد و یا بر عکس، تمام حیات دنیوی و اخروی را بر پایه تلاش آزادانه انسان تفسیر نماید. اما با وجود اهمیت ویژه این موضوع و علیرغم تلاشهای گسترده اندیشمندان، هنوز در یافتن پاسخی صحیح اختلاف وجود دارد و ما در جستوجوی پاسخی عقلانی، قانعکننده و البته متکی بر منابع وحیانی هستیم.
در اندیشه اسلامی، ظواهر متون مقدس (قرآن و سنت نبوی) خداوند را مرید معرفی کرده و بر دو ویژگی آزادی و شمولیت اراده خداوند و همچنین وجود نظام تقدیر دلالت دارد. در سنت جاهلی نیز حاکمیت تقدیر و اندیشه جبرگرایی رواج داشت و از همینرو ظواهر موجود در کتاب و سنت - در یک برداشت سطحی و با تکیه بر همان فرهنگ پیشین جاهلی - مستند جبرگرایان قرار گرفت. پارهای از انگیزههای سیاسی نیز به این تفکر دامن زد و فرهنگ حاکمیتِ تغییرناپذیرِ تقدیر را