111
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

چون خداوند مالک و مدبر عالم است، قدرت و استطاعت فعل را به انسان‌ها تملیک می‌کند و البته مالکیت او همچنان محفوظ است.

تبیین نظریه أمر بین أمرین بر پایه مبانی

اکنون که مبانی نفی جبر و نفی تفویض در اندیشه اهل بیت علیهم السلام بیان شد، می‌توان نظریه «أمر بین أمرین» را با استفاده از همان مبانی و در پرتو بیانات ایشان تبیین کرد. پیش‌تر گفتیم که از نگاه اهل بیت علیهم السلام و پیروان ایشان، خداوند انسان‌ها را به دستوراتی تکلیف کرده، اما این تکلیف بر پایه استطاعت و توانی است که خود به ایشان عطا کرده است. مکلَّف با داشتن ابزار لازم برای انجام فعل - با اختیار خود - فعل و یا ترک فعل را انتخاب می‌کند. از سوی دیگر بیان شد که اگرچه خداوند ابزار انجام فعل را به افراد داده است، اما تملیک قدرت و استطاعت به معنای تفویض و خارج شدن امر از سلطنت و اراده حق‌تعالی نخواهد بود. خداوند مدبر این عالم است و وقوع هر فعلی در این عالم به اذن و اراده اوست. خداوند به اراده خویش و بر اساس یک نظام علمی که خود ایجاد کرده است، استطاعت و ابزار در اختیار انسان‌ها قرار داده است و باز به اراده خویش، انسان را در پاره‌ای از افعالش مختار قرار داده است، با این همه، امر را به او واگذار نکرده و در مقام تحقق خارجی فعل، اذن الهی(سببٌ واردٌ من اللّه) - به عنوان جزء تمام کننده استطاعت - واسطه میان فاعلیت انسان و فاعلیت خداوند خواهد بود. این بیان از استطاعت که در پاره‌ای از روایات مورد توجه قرار گرفته، وجه جمعی میان فاعلیت خدا و فاعلیت انسان است و همان حقیقتی است که دیدگاه امامیه را از تفویض معتزلی جدا می‌کند.

پیش‌تر اشاره شد که از نظر معتزله، همه آن چیزی که برای تحقق فعل لازم است، پیش از فعل، به فاعل داده شده است و فاعل با واجد بودن چنین امکانی، هر


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
110

بندگان، دو هزار سال قبل از خلق در علم پروردگار تقدیر شده است».۱

همچنین در نامه‌ای که امام علیه السلام برای مأمون فرستاد و درآن باورهای اصیل و خالص اسلام را بیان فرمود، آمده است: «افعال بندگان، مخلوق خداوند است به معنای خلق تقدیری (یعنی مقدر شده است)».۲

در گزارشی که فضل بن شاذان از امام رضا علیه السلام نقل کرده است، نیز اقرار به خلق تقدیریِ افعال بندگان به عنوان یکی از باورهای مؤمن حقیقی و شیعه اهل بیت علیهم السلام شناسانده شده است.۳

کاربرد واژه خلق نسبت به تقدیرِ اعمال، نشان‌دهنده این واقعیت است که اعمال انسان با خداوند نیز نسبتی دارد. «خلق» فعل خداوند است و بر پایه علم و اراده واقع می‌شود، اما نکته مهم اینجاست که عمل انسان در «تکوین» مخلوق خداوند نیست، بلکه در مرحله «تقدیر» مخلوق خداوند است، یعنی خداوند حدود و مشخصات این فعل را معین کرده است. بر پایه توضیحی که در روایات آمده بود همه افعال، متعلق اراده و مشیت خداوند نیز هستند. به عبارت دیگر همه افعال انسان‌ها تحت نظام مشیت، اراده، تقدیر و قضا است و با اذن الهی محقق خواهد شد. البته این مشیت و اراده تخلف‌ناپذیر نخواهد بود، بلکه اراده و مشیت، تعیین حدود و تحقق علمی فعل است که بر پایه آن، مقدمات و شرایط برای فاعل مختار فراهم می‌شود و بر اساس این تقدیر، انسان استطاعت فعل را دارا خواهد شد.

بنابراین می‌توان گفت هیچ فعلی بدون اراده و مشیت خداوند و بدون آنکه تقدیر شده باشد رخ نخواهد داد، زیرا اگر تقدیر نشده باشد، استطاعت آن فعل در اختیار فاعل فعل نخواهد بود و هیچ فاعلی بدون اذن و اراده الهی، فعلی نخواهد داشت.

1.. شیخ صدوق، التوحید، ص۴۱۶.

2.. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۱۲۵.

3.. شیخ صدوق، صفات الشیعه، ص۵۱.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 1031
صفحه از 230
پرینت  ارسال به