63
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

این دنیا از ابتدا پدید می‌آید.۱ شهرستانی نیز در بیان اندیشه‌های یکی از شخصیت‌های قدریه، انتساب تقدیر خیر و شر به انسان را برشمرده است.۲ لازمه این اقوال، تفویض است و اگر این نسبت‌ها درست باشد، قدریان را باید تفویض‌گرا دانست.

دومین گروهی که می‌توان تفویض را به آنها نسبت داد، معتزله هستند. از آنجا که معتزله، تمام سلطنت و حاکمیت بر فعل را به انسان واگذار کرده و معتقد بودند خداوند قدرت بر فعل و ترک آن را به انسان واگذار کرده است،۳ نظریه مذکور را «نظریه تفویض» و حامیان این دیدگاه را «مفوّضه» نامیده‌اند.

اگر چه برخی پژوهشگران معاصر، تطبیق اندیشه تفویض بر معتزله را مردود شمرده، میان دیدگاه معتزله و مفوضه تمایزهایی ذکر کرده‌اند،۴ اما شواهد متعددی از آثار معتزلیان و نیز تعبیراتی که در روایات امامیه آمده است می‌تواند این انتساب را تأیید کند؛۵ چنانکه بسیاری از اندیشمندان امامیه نیز عنوان مفوضه را بر معتزله تطبیق کرده‌اند.۶

پیش‌تر بیان شد که تفویض، واگذاری فعل به انسان است به‌گونه‌ای که نتیجه آن عجز و عدم قدرت خداوند نسبت به آن فعل است. این مطلب با این مسئله کلامی پیوند می‌خورد که «آیا خداوند بر مقدور عبد، قادر است یا خیر؟». در سطور بالا به این مطلب اشاره شد که گزارش‌های موجود از مقالات‌نگاران و منابع باقی مانده از

1..مسلم، الصحیح، ج۱، ۱۵۶؛ یافعی، مرهم العلل المعضلة، ص۷۵-۷۶. «لا قدَرَ و الأمرُ أنف»

2.. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۹.

3.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۲۳۰.

4.. قدردان قراملکی، نگاه سوم به جبر و اختیار، ص۹۹-۱۱۰؛ سبحانی، جبر و اختیار، ص۲۴۲-۲۴۷.

5.. در ادامه به برخی از این شواهد اشاره می‌شود.

6.. برای نمونه نک: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۵، ص۸۳-۸۴؛ لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۲۷.


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
62

طرفین را برمی‌گزیند. معتزله دلایل فراوانی مطرح می‌کردند که شیء واحد نمی‌تواند مقدور چند قادر باشد و یا بیش از یک اراده به آن تعلق بگیرد؛۱ از این رو اگر قدرت و اراده انسان به فعلی تعلق گرفت، محال است که آن فعل متعلَّق قدرت و ‌اراده خداوند هم باشد. این دیدگاه را اشعری نیز به بیشتر معتزله نسبت داده است که خداوند بر آنچه بندگان را بر آن قادر ساخته، قدرت ندارد.۲ البته ایشان همچون جبرگرایان، شواهد فراوانی از کتاب و سنت و حتی اجماع مسلمانان در تأیید دیدگاه خویش و انتساب فعل به بندگان و نفی آن از خداوند ارائه می‌کردند.۳

مصادیق مفوضه و جریان‌های تفویض‌گرا

در روایات رسیده از اهل بیت علیهم السلام در مقابل جبر، از تفویض و گاه از قَدَر یاد شده و به همان میزان که جبر نادرست و باطل معرفی می‌شود، از بطلانِ تفویض نیز یاد شده است.

چنانکه گذشت، در تاریخ اسلام دو گروه اصلی با عنوان «قدریه» در برابر جبرگرایی موضع گرفتند؛ قدریان نخستین و در ادامه معتزله. پیش‌تر گفتیم که از اندیشه قدریان نخستین، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ آنچه به طور قطع می‌توان به این گروه نسبت داد، انکار عقیده جبر و نفی ظلم از خداوند است. بی‌گمان این باور، ارتباطی با تفویض باطل ندارد، اما در منابع تاریخی و فرقه‌نگاری، عقاید دیگری از جمله انکار تقدیر و علم پیشین الهی به ایشان نسبت داده شده است. در گزارشی آمده که غیلان دمشقی معتقد بود قدری وجود ندارد و وضعیت انسان‌ها در

1.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۸، ص۱۰۸-۱۱۵.

2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۹۹.

3.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۸، ص۲۳۹-۲۴۴.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 1071
صفحه از 230
پرینت  ارسال به