نمودند شاید خدا بر ایشان منت نهد و میان ایشان و گناه مانعی ایجاد نماید. اما چه مانعی قرار بدهد یا ایشان را رها کند، او ایشان را از روی قهر به معصیت وا نداشته است و از روی جبر به اطاعت وادار نکرده است. خداوند پس از آنکه مردم را از عواقب اعمالشان آگاه ساخته و حجت را بر ایشان تمام کرد، آنان را قدرت و تمکین میدهد و راه را برای انجام آنچه ایشان را بدان امر و یا از آن نهی کرده است باز میگذارد.۱
با توجه به اینکه روایات فراوانی در موضوع استطاعت وجود دارد - که برخی به تنهایی میتواند مؤید دیدگاه معتزلیان باشد - اکتفا به نقل این دو روایت در باب استطاعت، به روشنی نشاندهنده دیدگاه مؤلف کتاب و همراهی او با تقریر پیشگفته از نظریه أمر بین أمرین است.
مؤلف کتاب در باب «القضاء و المشیة و الارادة» نیز با بیان روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام با تأکید بر عمومیت قضا و قدر الهی، به بیان اقسام مشیت و اراده و معانی مختلف قضا و قدر پرداخته است.
در مجموع، این کتاب نیز با تأکید بر دو اصل حاکمیت اراده و مشیت الهی از یک سو و قدرت و حریت انسان از سوی دیگر، به نفی جبر و تفویض در قالب نظریه «أمر بین أمرین» پرداخته و فاعلیت انسان را با فاعلیت خداوند جمع میکند.
کلینی و کتاب الکافی
از این آثار که بگذریم، کتاب الکافی اثر محدث شهیر، ثقةالاسلام کلینی - که چکیده دیدگاه مشایخ قم در آستانه غیبت کبری است - نیز همین تصویر از نظریه