89
قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی

چنین نیست که عالمان شیعی این احادیث را، به این دلیل که اینها اهانت‌هایی با نسنجیدگیِ غیرمسؤولانه در مورد تمامیت متن مقدس تلقی می‌شوند، کنار گذاشته باشند.

نمونه‌های A و C به نقل از مفسر معروف شیعی، علی بن ابراهیم قمّی (د. ۳۰۷/۹۱۹۹۲۰)۱ که در واقع یکی از اساتید کلینی بوده است، نقل شده‌اند. قمّی این خبر را ظاهراً بر اساس سندی نقل می‌کند که نهایتاً از طریق جابر بن جُعفی (د. ۱۲۸/۷۴۵) به امام می‌رسد. البته منابع در مورد وثاقت جابر هیچ اتفاق نظری ندارند.۲ شاید قدری جالب توجه باشد که در چاپ‌های منتشرشده از تفسیر قمّی، شرح آیه ۲۳ از سوره ۲ (بقره) در قیاس با آنچه کافی از وی نقل می‌کند، بسیار مجمل‌تر است: هیچ ذکری از جبرئیل یا علی[[ع]] به میان نیامده؛ و دغدغه قمّی در رابطه با این آیه تنها همین است که بر رَیب تعلیقه‌ای بزند که آن را به شَکّ تفسیر می‌کند، و اینکه مشخص کند منظور از شُهَداء چه کسانی هستند.۳ در مورد آیه ۵۹ سوره ۲ (بقره) نیز قمّی دقیقاً آیه را همان گونه که در نمونه پیش‌گفته آمده تکرار می‌کند، اما نمی‌گوید « نَزَلَ جِبریل هکَذا خَبَر».۴ در چاپ‌های موجود از این تفسیر نمی‌توان شرحی از او بر آيه ۹۰ سوره ۲ (بقره) در نقطه مورد انتظار یافت.

این گونه جالب از حدیث، در هیچ یک از دو تفسیر «معتبر» شیعی بر قرآن، یعنی تفسیر طوسی (د. ۴۶۰/۱۰۶۷) و تفسیر طَبَرسی (د. ۵۴۸/۱۱۵۳) به چشم نمی‌خورد.۵ به‌هرحال

1.. و نه «نیمۀ دوم قرن چهارم/دهم» که در Kohlberg, ۲۱۱ آمده است.

2.. دربارۀ جابر، خصوصاً ن.ک: Kohlberg, ‘Unusual’, ۱۴۴, n. ۱۳.

3.. تفسیر القمّی، (تبریز ۱۳۱۵/۱۸۹۷)، صص ۱۸-۱۹.

4.. برای مثال: وَ قال الله: فَبَدَّلَ الذینَ ظَلَموا عَلی [[=آلَ]] مَحَمَّد حَقَّهُم قَولاً ... قمّی، ص۲۵. تفسیر امام یازدهم، حسن عسکری (و. ۲۳۲/۸۶۴ ، د. ۲۶۰/۸۷۳ )، که در حاشیۀ این چاپ از [[تفسیرِ]] قمّی درج شده، در موارد مناسب، یا در جای دیگری از این تفسیر، تا آنجا که به تحقیق مشخص شده، هیچ ذکری از این اخبار به میان نمی‌آورد.

5.. ابو جعفر محمد بن حسن، الطوسی، التِبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمۀ آغا بزرگ الطهرانی (نجف، مطبعة العِلمیَّة، ۱۳۷۶-۱۳۸۳/۱۹۵۷-۱۹۶۳)؛ ابو علی، الطَبَرسی، مَجمَع البَیان فی تفسیر القرآن (قاهره: دار التقریب المذاهب الاسلامیّة، ۱۳۷۷/۱۹۵۷)؛ در مورد آیۀ ۲۳ از سورۀ ۲ (بقره) ن.ک: ج۱، صص۱۱۸-۱۲۲؛ در مورد آیۀ ۵۹ از سورۀ ۲ (بقره) ن.ک: ج۱، صص۲۳۵-۲۳۶؛ در مورد آیۀ ۹۰ از سورۀ ۲ (بقره) ن.ک: صص۳۱۵-۳۱۸. به عنوان مثال، طَبَرسی در بحث از این آیات ترجیح می‌دهد که مطالبی به نقل از ابو عُبَیدَه، مُجاهد، و قَتادَه نقل کند تا از قمّی یا امامان.


قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی
88

جبرئیل، درود بر او باد، با این آیه بر محمد نازل شد، به این صورت: ”اما آنان که در حق (خاندان محمد) ظلم کردند، کلماتی را که به آنان داده شده بود به چیز دیگری تغییر دادند، و ما بر آنان که (در حق ادعای برحقِ خاندان محمد) ظلم کردند خشمی از آسمان فرود آوردیم به سبب بدکاری‌شان."۱۲

مثال C، بقره۲: ۹۰

از علی بن ابراهیم از احمد بن محمد برقی از پدرش، از محمد بن سِنان از عَمّار بن مروان از مُنَخَّل از جابر از ابو جعفر، درود بر او باد، که گفت:

جبرئیل، درود بر او باد، بر محمد نازل شد با این آیه، این گونه۳: ”بد است آنچه آنان جان‌هایشان را بدان فروختند: آن این بود که آنان بدانچه خدا (درباره علی) ۴ نازل کرده بود از روی کینه کفر ورزیدند."۵

به رغم انتشار این موارد و نمونه‌های متعدد دیگر از قرائات۶ شیعی که در آنها حذف‌های ادعایی (که در اینجا با پرانتز مشخص شده) مورد توجه قرار گرفته‌اند،۷ در حد تشخیص من، روی این نوع خاص از خَبَر به طور کامل به همراه اِسناد و مَتن کاری منتشر نشده است.۸ قطعاً غرض از نقش‌دهی به فرشته وحی در این خبر این است که به ما بگوید با حقیقتی در بالاترین سطح ممکن مواجهیم که قابل مقایسه با حدیث قدسی،۹ یا آن گونه که عنوان این باب صراحتاً می‌گوید، با خود وحی قرآنی، است. به رغم توضیحات مصحح امروزین کلینی، نمی‌توان این احادیث را بیانگر این مطلب دانست که آن افزوده‌های شیعی، صرفا معنای باطنیِ آيات مورد بحث را در خود دارند. همچنین، همان گونه که روشن خواهد شد،

1.فبدل الذين ظلموا (آل محمد حقهم) قولاً غير الذي قيل لهم فأنزلنا على الذين ظلموا (آل محمد حقهم) رجزاً من السماء بما كانوا يفسقون.

2.. کافی، ج۱، ص۴۲۳، ش ۵۸؛ قس: همان، ش۵۷.

3.. کافی، ج۱، ص۴۱۷: نزل جبریل علیه السلام بهذه الآیة علی محمد صلی الله علیه وآله هکذا.

4.. پرانتزها در متن چاپی وجود دارند که محقق به این صورت در مورد آنها اظهار نظر کرده است: یعني بهذا المعنی نُزِلَت، با این استدلال که این صرفاً معنایِ باطنی این آیه است، اما وی در مورد دو مثال دیگر تنها شمارۀ آیه و سوره را می‌افزاید. روشن نیست که آیا قرار است سایر مطالب را نیز صرفاً بیانگر برداشتی باطنی از آیات بدانیم یا نه. این وضعیت یادآور بحث در مورد این است که آیا مصحف علی مشتمل بر آیاتی بوده که واقعاً با مصحف عثمانی متفاوت بوده‌اند، یا اینکه جامعۀ شیعی صرفاً به خاطر اینکه تفسیرِ نخستین امام را در حاشیۀ خود داشته، برای آن ارزش قائل بوده است.

5.بئسما اشتروا به أنفسهم أن يكفروا بما أنزل الله (في عليّ) بغياً.

6.. احتمالا دسته‌بندی چنین آیاتی به عنوان قرائات (و نه به عنوان مثلاً مُحَرَّفات) این فایده را داشته است که تمامی مناقشات را در محیطی که دگرخوانش‌ها یا قرائت‌های متفاوت «تحمل» می‌شده‌اند، فرو می‌نشانده است.

7.. کلبرگ مقدمۀ تفسیر القمّی را که در آن این دست‌بُردها و سایر دست‌بُردها در متن ذکر شده‌اند، خلاصه کرده است، البته در آنجا نه اشاره‌ای به اِسناد در ابتدای روایات شده، و نه ذکری از جبرئیل در میان است (Kohlberg, ۲۱۱-۲۱۲ [[ب.ت: کلبرگ، نکاتی]]).

8.. کلبرگ خبر مشابهی را ذکر می‌کند که در آن جبرئیل نقش مهمی ایفا می‌کند. اما آن روایت با متن صریح قرآن ارتباطی ندارد:
Kohlberg, ‘An Unusual Shīʿī isnād’, Israel Oriental Studies ۵ (۱۹۷۵), ۱۴۲-۱۴۹, ۱۴۴-۱۴۵.

9.. همان گونه که گذشت، نوری طَبَرسی (د. ۱۳۲۰/۱۹۰۲) صراحتا دست به چنین مقایسه‌ای می‌زند و ادعا می‌کند که علی[[ع]] قرآنی داشت که شامل مطالبی بود که نه حدیث قدسی و نه تفسیر، بلکه وحی بودند.

  • نام منبع :
    قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    سيّد محمد علي طباطبايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9144
صفحه از 311
پرینت  ارسال به