37
قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی

پس فقط امامان صلاحیت دارند و تنها برای آنها مقدور است که قرآن را به روش درست تفسیر کنند، سایر مسلمانان می‌بایست در مسائل دینی  فقهی به امام مراجعه کنند؛ آنان تنها مرجعی هستند که قادرند اطلاعات درستی از اصول قرآن را در اختیار انسان‌ها قرار دهند. ازاین‌رو هنگامی که ابداع قواعد نو و جدید در مسائل فقهی در میان مردم رایج گشت، که به نوعی استقلال در فهم را در پی داشت، امامان به مخالفت با آن برخاستند؛ چه اینکه در غیر این صورت موقعیت مرکزی و جایگاه ضروری امامان در جهان‌بینی امامیه از بین می‌رفت. لذا کلام، قیاس و رأی مورد ملامت ایشان قرار گرفت، و بسان نیروهای گریز از مرکز معرفی شدند که موجب می‌شدند آیین اسلام و مسلمانان از راه حقیقی که امام مظهر آن است، دور شوند.۱ نه‌تنها قرآن مبهم و پیچیده است، بلکه کل نظام فقهی  دینی اسلام فراتر از قدرت فهم انسان است. به عنوان نمونه‌ای خیلی روشن می‌توان به این مورد اشاره کرد: وقتی عادت ماهانه زن با ایام روزه مصادف می‌شود، هرچند مجاز نیست که روزه بگیرد اما بعد از ماه رمضان می‌‌بایست تعداد آن روزها را قضا کند. اگر قیاس را مبنا قرار دهیم، زنان می‌بایست نماز خود را نیز قضا کنند، اما حقیقت این گونه نیست، چه اینکه آنها تنها مکلف به قضای روزه هستند، نه نماز.۲ به این ترتیب قیاس و رأی، ابزارهای مطمئنی برای یافتن پاسخ سؤالات نیستند، بلکه همه علومی که مردمان به آن نیازمندند به امامان واگذار شده است.۳

با این نگاه، دانش تفسیر قرآن و کاربست‌های آن در مسائل دینی و فقهی ماهیتی مرموز پیدا می‌کند، زیرا فعالیت‌های علمی راجع به قرآن و سنت برای انسان‌های عادی در نهایت به جایی نمی‌رسد. این جنبه مرکزیت داشتن شخص امامان از یک سو آموزه امامت را توجیه می‌کند، اما از سوی دیگر می‌توان آن را ابزاری دانست که میزانی از یکپارچگی در عقاید شیعه را تضمین می‌کند. بنابراین، دست‌کم به لحاظ نظری، دیگر هیچ گونه تضادی هم بین پذیرش قرآن و وفاداری نسبت به امامان وجود ندارد، چه اینکه تنها امامان می‌توانند راهنمای رسیدن به قرآن باشند. به بیانی مبالغه‌آمیز می‌توان گفت: قرآن همان چیزی است که امام آن را در قالب تفسیر بیان می‌کند. در اینجا به طور نظری با یک مدل تفکر فقهی  کلامی که

1.. همان، ص۲۰۹ به‌بعد، ش۷۶-۹۹.

2.. همان، ص۲۱۴، ش۹۷؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۵۷، ش۱۵.

3.. همان، ص۲۱۳، ش۹۰؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۵۶ به‌بعد، ش۱۱-۱۳.


قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی
36

دارد. ازاین‌رو هیچ چیز از عقل انسانی دورتر از توضیح قرآن نیست."۱ این بدان معنا نیست که قرآن برای شناخت معارف دین بلا استفاده است، چه اینکه روایت دیگری آن را چنین توصیف کرده است: ”قرآن دارای باطن و ظاهر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، سنن و امثال است. کسی که گمان بَرَد قرآن مبهم است، همانا هلاک گشته است."۲ این دو بیانِ درظاهر متناقض تنها به طور نسبی قابل درک هستند، چه اینکه قرآن نه کاملا قابل فهم است و نه کاملا غیر قابل فهم، با این وصف درک کامل آن برای همه انسان‌ها میسر نیست و تنها اندکی از ایشان توفیق فهم کامل آن را دارند و بقیه ابنای بشر می‌بایست از ایشان تبعیت کنند. این تقسیم‌بندی انسان‌ها به دو بخش ـ کسانی که صلاحیت تفسیر دارند و دیگرانی که فاقد آن هستند ــ فراوان در کتب روایی فوق نقل شده است. روایت ذیل این موضوع را تبیین می‌کند: ”کسی که ادعا کند قرآن را بتمامه ضبط کرده، دروغ گفته است، هیچ کس آن را به همان شکل که نازل شده درک نکرد و به آن تسلط نداشت، الا علی بن ابی طالب و فهم دقیق آن نیز نزد وی و فرزندانش می‌باشد."۳

با توجه به این توانایی که تنها امامان قادر به ارائه تفسیر درست هستند،‌ امامیه به طور طبیعی و ـ در چهارچوب عقاید امامی ــ بی‌چون‌وچرا اظهارات امامان در تفسیر قرآن را موجه و مشروع می‌دانند. به این ترتیب نقد مصحف موجود برای ایشان ضرورتی پیدا نکرد، اما در همین حال قرآن واقعی نیز از جایگاه خود به عنوان بنیان باورهای اسلامی تنزل یافت، بنابراین نهایتا این تلقی از متن قرآن را می‌توان چنین بیان کرد: تنها امامان قادر به بیان معنای حقیقی آیات قرآن هستند، و تفسیر آنها حتی در صورتی که با متن یا با دیگر تفاسیر امام هم به‌ظاهر متضاد باشد باز بر حق و درست است. روایت ذیل این موضوع را تبیین می‌کند: شخصی از ابو جعفر امام محمد باقر[[ع]] درباره معنای یکی از آیات قرآن سؤال کرد و امام پاسخ او را داد. آن مرد بار دیگر از معنای همان آیه پرسش نمود و این بار جواب متفاوتی از امام شنید. او با این برخورد امام دریافت که انسان‌های عادی قادر به فهم معنای باطنی قرآن نیستند.۴

1.. برقی، محاسن، ص۳۰۰، ش۵.

2.. همان، ص۲۷۰، ش۳۶۰.

3.. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۸، ش۱.

4.. برقی، محاسن، ص۳۰۰، ش۵.

  • نام منبع :
    قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    سيّد محمد علي طباطبايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9115
صفحه از 311
پرینت  ارسال به