میگویند قرآنی که علی[[ع]] جمع کرد و صحابه پیامبر[[ص]] آن را رد کردند به فرزندانش به ارث رسید، نمیتوان به آسانی قضاوت کرد.۱ بهروشنی نمیتوان توضیح داد که آیا واقعا چنین نسخه متفاوتی نگاشته شده و آیا امامان بعدی آن را در اختیار داشتهاند یا خیر.۲ بااینهمه واقعیت از این قرار است که علی[[ع]]، که بعد از تدوین قرآن در عصر عثمان به خلافت رسید، به طور قطع میتوانسته متناسب با قلمرو [[قدرت]] خود تغییراتی در قرآن را اعمال کند، اما به طور مسلم او اقدامی در این جهت نکرده است. تا جایی که اطلاع داریم، او هرگز قرآن خاص خود را در مقابله با متن عثمانی وارد عرصه نکرد، بلکه همان مصحف رایج را بتمامه پذیرفت،۳ هرچند که این نوع مواجهه میتواند تنها مبتنی بر خرد سیاسی بوده باشد. نهایتا در این رابطه میتوان گفت که علی[[ع]] و همین طور فرزندان و پیروانش از همان ابتدا مصحف عثمانی را به عنوان بنیان اصلی در مباحثات و آراء فقهی کلامی خویش به کار گرفتند و با این کار آن را در عمل به رسمیت شناختند.۴
البته همان طور که در مضامین روایات فوق ملاحظه میشود، امامیه در راستای ادعای خود در مورد برخی از آیات خاص قرآن تفسیر متفاوتی از اهل سنت دارند. ادعای فوق بر این تصور مبتنی است که قرآن برای هر انسانی قابل فهم نیست. روایتی در این باب چنین می گوید: ”قرآن باطنی دارد و باطن آن نیز باطنی دیگر و همین طور ظاهر قرآن نیز ظاهری
1.. ن.ک: بالا، پ.۱.
2.. اخباری که از گردآوری قرآن به دست علی[[ع]] خبر میدهند، به لحاظ تاریخی افسانهوار مینمایند. در این رابطه ن.ک:
Tilman Nagel, Der Koran. Einführung – Texte – Erläuterungen, München, ۱۹۸۳, ۲۲.
برخی گفتهاند که امامان بعدی شیعه نسخهای از مصحف علی[[ع]] را در اختیار داشتهاند. ن.ک:
Goldziher, Richtungen, ۲۷۴f [[ب.ت: گلدزیهر، گرایشها]].
این واقعیت که شیعیان از مصحف علی به عنوان منبعی برای مقاصد فقهی و کلامیشان استفاده نکردهاند، فان اس را به این نتیجه رسانده که دربارۀ وضعیت آن در قرون دوم و سوم هجری نمیتوان سخنی قطعی گفت.
van Ess, Theologie und Gesellschaft,I, ۲۸۲.
3.. در این موضوع نیز ن.ک: Nagel, Koran, ۲۲f..
4.. راجع به تصدیق اولیۀ مصحف عثمانی از سوی شیعیان ن.ک:
van Ess, Theologie und Gesellschaft,I, ۳۷; M. Bar-Asher, "Variant readings”, ۴۶
[[ب.ت: همین کتاب، ص۱۰۹]].