جبرئیل، درود بر او باد، با این آیه بر محمد نازل شد، به این صورت: ”اما آنان که در حق (خاندان محمد) ظلم کردند، کلماتی را که به آنان داده شده بود به چیز دیگری تغییر دادند، و ما بر آنان که (در حق ادعای برحقِ خاندان محمد) ظلم کردند خشمی از آسمان فرود آوردیم به سبب بدکاریشان."۱۲
مثال C، بقره۲: ۹۰
از علی بن ابراهیم از احمد بن محمد برقی از پدرش، از محمد بن سِنان از عَمّار بن مروان از مُنَخَّل از جابر از ابو جعفر، درود بر او باد، که گفت:
جبرئیل، درود بر او باد، بر محمد نازل شد با این آیه، این گونه۳: ”بد است آنچه آنان جانهایشان را بدان فروختند: آن این بود که آنان بدانچه خدا (درباره علی) ۴ نازل کرده بود از روی کینه کفر ورزیدند."۵
به رغم انتشار این موارد و نمونههای متعدد دیگر از قرائات۶ شیعی که در آنها حذفهای ادعایی (که در اینجا با پرانتز مشخص شده) مورد توجه قرار گرفتهاند،۷ در حد تشخیص من، روی این نوع خاص از خَبَر به طور کامل به همراه اِسناد و مَتن کاری منتشر نشده است.۸ قطعاً غرض از نقشدهی به فرشته وحی در این خبر این است که به ما بگوید با حقیقتی در بالاترین سطح ممکن مواجهیم که قابل مقایسه با حدیث قدسی،۹ یا آن گونه که عنوان این باب صراحتاً میگوید، با خود وحی قرآنی، است. به رغم توضیحات مصحح امروزین کلینی، نمیتوان این احادیث را بیانگر این مطلب دانست که آن افزودههای شیعی، صرفا معنای باطنیِ آيات مورد بحث را در خود دارند. همچنین، همان گونه که روشن خواهد شد،
1.فبدل الذين ظلموا (آل محمد حقهم) قولاً غير الذي قيل لهم فأنزلنا على الذين ظلموا (آل محمد حقهم) رجزاً من السماء بما كانوا يفسقون.
2.. کافی، ج۱، ص۴۲۳، ش ۵۸؛ قس: همان، ش۵۷.
3.. کافی، ج۱، ص۴۱۷: نزل جبریل علیه السلام بهذه الآیة علی محمد صلی الله علیه وآله هکذا.
4.. پرانتزها در متن چاپی وجود دارند که محقق به این صورت در مورد آنها اظهار نظر کرده است: یعني بهذا المعنی نُزِلَت، با این استدلال که این صرفاً معنایِ باطنی این آیه است، اما وی در مورد دو مثال دیگر تنها شمارۀ آیه و سوره را میافزاید. روشن نیست که آیا قرار است سایر مطالب را نیز صرفاً بیانگر برداشتی باطنی از آیات بدانیم یا نه. این وضعیت یادآور بحث در مورد این است که آیا مصحف علی مشتمل بر آیاتی بوده که واقعاً با مصحف عثمانی متفاوت بودهاند، یا اینکه جامعۀ شیعی صرفاً به خاطر اینکه تفسیرِ نخستین امام را در حاشیۀ خود داشته، برای آن ارزش قائل بوده است.
5.بئسما اشتروا به أنفسهم أن يكفروا بما أنزل الله (في عليّ) بغياً.
6.. احتمالا دستهبندی چنین آیاتی به عنوان قرائات (و نه به عنوان مثلاً مُحَرَّفات) این فایده را داشته است که تمامی مناقشات را در محیطی که دگرخوانشها یا قرائتهای متفاوت «تحمل» میشدهاند، فرو مینشانده است.
7.. کلبرگ مقدمۀ تفسیر القمّی را که در آن این دستبُردها و سایر دستبُردها در متن ذکر شدهاند، خلاصه کرده است، البته در آنجا نه اشارهای به اِسناد در ابتدای روایات شده، و نه ذکری از جبرئیل در میان است (Kohlberg, ۲۱۱-۲۱۲ [[ب.ت: کلبرگ، نکاتی]]).
8.. کلبرگ خبر مشابهی را ذکر میکند که در آن جبرئیل نقش مهمی ایفا میکند. اما آن روایت با متن صریح قرآن ارتباطی ندارد:
Kohlberg, ‘An Unusual Shīʿī isnād’, Israel Oriental Studies ۵ (۱۹۷۵), ۱۴۲-۱۴۹, ۱۴۴-۱۴۵.
9.. همان گونه که گذشت، نوری طَبَرسی (د. ۱۳۲۰/۱۹۰۲) صراحتا دست به چنین مقایسهای میزند و ادعا میکند که علی[[ع]] قرآنی داشت که شامل مطالبی بود که نه حدیث قدسی و نه تفسیر، بلکه وحی بودند.