اصول و روشهای سنت تفسیری شیعه
روشهای تفسیری که مفسران شیعی استفاده میکنند، تا حد زیادی همانهاست که سُنّیان به کار میبندند. این روشها بسیار متنوع است و، از یک سو، شامل روشهای تفسیری متنیای چون دگرخوانشها (یا قرائتهای متفاوت)، تفسیر واژگانی و شرح نحوی میشود؛ و، از سوی دیگر، تفسیرگری مبتنی بر قراین را داریم که شامل استفاده گسترده از احادیث درباره شرایط نزول آیات خاص ( اسباب النزول) و کاربرد اصل نسخ، و نیز تفسیرهای تمثیلی و نمادیابانه میشود.
مفسران شیعی، شاید حتی بیشتر از همتایان سُنّیشان، دیدگاههای خاصشان را با ارجاع به شواهد قرآنی تقویت میکنند. [[اما]] یک وجه تمایز پررنگ [[میان این دو دسته]] این است که مفسران شیعی میکوشند در قرآن ارجاعات صریحی به موضوعاتی چون ویژگیهای فراطبیعی و اسرارآمیز امامان، یا آموزههای اصلی شیعه مانند مصونیت امامان از گناهان و خطاها (عِصمَة)، و امتیازی که برای شفاعت امتشان (شَفاعَة) بدانها بخشیده شده، پیدا کنند.
شیعه به طور کلی و اسماعیلیه به طور خاص، بیشتر از هر شاخه دیگر اسلامی، نقشی مرکزی به سبکِ نگارشِ رازوار اختصاص دادهاند. ویژگی بارز این سبکِ نگارش اتکا بر تفسیر تمثیلی نمادیابانه و همچنین استفاده از رمزنویسی و دیگر روشهای پوشیدهگویی است. به بیان هانری کُربَن، یکی از محققان برجسته قرن بیستم در زمینه تشیع، تشیع «حرم رازوارگی در اسلام» (le sanctuaire de l’ésoterisme de l’Islam) است.۱ یک تعریف دقیق و شیوای دیگر از سرشت سنت تفسیری شیعه از آنِ امیرمعزی است که تشیع از روزهای نخستش خود را «مکتبی هرمنوتیکی» تعریف کرده است.۲
در تشیع (مانند بسیاری دیگر از گروههای دینی در دینهای دیگر غیر از اسلام)، میل وافر به سبکِ نگارشِ رازوار از دو عامل اصلی ریشه میگیرد. عامل نخست، مفهوم برتریِ
1.. H. Corbin, En Islam Iranien: Aspects spirtuaels et philosophiques (Paris, ۱۹۷۱-۱۹۷۲), vol. ۱, p. xiv, whence D. de Smet, ‘Zahir et bāṭin’, in J. Servier, ed. Dictionnaire de l’ésotérisme (Paris, ۱۹۹۸), pp. ۱۳۸۷-۱۳۹۲.
2.. Amir-Moezzi, ‘The Tafsīr of al-Ḥibarī’, Chapter ۵.