هفت خوشه که آخرینشان قائم است. تا آنجا که اطلاع دارم حرّ عاملی تنها عالم امامی است که به این روایت پرداخته است. او در کتاب فوقالذکرش، بخش اولِ [[روایت]] را به اختصار میآورد. از یک سو، او به خوبی از مشکلی که عدد هفت برای تعداد ائمه در اثری دوازدهامامی پیش میآورد آگاه است؛ ولی از سوی دیگر، از آنجا که این روایت را در اثری اثناعشری و درستپندار (ارتدوکس) یافته است، ظاهراً وظیفه خود میداند که آن را با معیارهای پذیرفتهشده سازگار کند. او دو راهحل برای مشکلی که به خاطر عدد پیش آمده ارائه میدهد:
الف) هفت جزئی از دوازده است، و (در این روایت) چیزی ناظر به فرو کاستن تعداد امامان نیست (ولیس فیه اشعار بالحصر)، چنان که روشن است. ب) شاید منظور این است که شمارش هفت امام از (جعفر) صادق آغاز میشود، زیرا خود او گوینده این سخنان است.۱
بررسی نوشتههای امامی نشان میدهد که روایاتی که از هفت امام سخن میگویند بسیار نادرند، ولی نمیتوان گفت که وجود ندارند. یکی از این روایات را ابو جعفر طوسی در کتابش الغيبة، از زبان امام صادق[[ع]] نقل میکند: ”دوازده (امام) وجود دارد؛ هنگامی که شش تا (از آنان) (در)گذشتند، خداوند هفتمین را پیروز میکند ( إثنی عشر؛ إذا مضی ستّة فتح الله علی السابع)."۲ طوسی این روایت را بررسی میکند و برای گریز از مشکلی که این روایت ایجاد میکند، از یک طرف اصرار دارد که این روایت ”اعلام میکند که تعداد ائمه دوازده است"، از طرف دیگر معتقد است که بخش پایانی که بهروشنی از هفت [[امام]] سخن میگوید نشان از اضافات راوی دارد که بر عقاید اسماعیلیه است (یکون قول الراوي علی ما یذهب إلیه الإسماعیلیة).۳ در عین حال، در کنار این راهحل، که مایل به پاکسازی و تصفیه روایاتی است که در تعارض با آموزههای امامی به نظر میرسند، طوسی راهحل دیگری را پیش مینهد که حاکی از گرایش به جمع بین روایات است. او به روایتی مشابه استناد
1.. إثبات الهداة، تص. هاشم الرسولي المحلاتي، قم، بیتا، ج۷، ص۹۵، ح۵۰۰. باید توجه داشت که حر عاملی قسمت پایانی حدیث را نمیآورد (از جایی که بحث دربارۀ حسن [[ع]] است).
2.. کتاب الغیبة، نجف، ۱۳۸۵، ص۳۶؛ نیز ن.ک: E. Kohlberg, loc. cit. (in note ۳۲), p.۵۳۲, note ۸۳
3.. طوسی، همان.