برخی لغویان مانند ابن سکیت، برای تلاش جهت یافتن ریشه عربی برای آنها انتقاد میکند.۱ از این اشکال برمیآید که عموم لغویان و مفسران، احتمال غیرعربی بودن این اسم را نیز مفروض میدانستند؛ اما با این حال اظهارنظرهایی درباره معنای آن شده که چندان استوار نیستند. البته همانطور که در بحث واژه قبلی نیز گذشت، ایشان عموماً بهدرستی تصریح کردهاند که: «إیل» من أسماء الله بالعبرانیّة.۲ فیروزآبادی «اسماعیل» را «مطیع اللّٰه» معنا کرده است.۳ خفاجی نیز در نقلی از السبکی آورده «یستحب لمن رزق ولداً فی الکِبَر أن یسمیه إسماعیل اقتداء بالآیة۴ ولأن معناه عطیة الله».۵ زبیدی نیز میگوید: «معناه بالسریانیة مطیع الله ولذا یُکنَی من کان اسمه إسماعیل بأبی مطیع».۶
شاید برای نخستین بار مفسر قرن پنجم، حسین بن منصور بغوی (۵۱۰ق.) تحلیل امیدوارکنندهای در اشتقاق واژه اسماعیل نقل کرده است: «قیل: سمّی إسماعیل، لأنّ إبراهیم کان یدعو الله أن یرزقه ولد، ویقول: إسمع یا إیل، وإیل هو الله، فلما رزق الولد سمّاه به»؛۷ و در نهایت در التحقیق، تحلیلی کوتاه اما موجهتر در استناد به بخشهایی از تورات را شاهدیم.۸
اسماعیل و در شکل عبری آن יִשְׁמָעֵאל / yishmāʿel اسم ترکیبی از فعل יִשְׁמָעֵ/ yishmāʿ به معنای «او خواهد شنید/ میشنود» (صیغه مفرد مذکر غایب) و واژه אֵל/ ʾēl از کهنترین اسامی خداوند است. عبارت سفر پیدایش ۱۶: ۱۱ چنین
1.. زمخشری، الکشاف، ج۳، ص۲۳ـ ۲۴.
2.. أزهری، تهذیب اللغة، ج۱۵، ص ۳۱۴.
3.. فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج۳، ص۵۴۵.
4.. (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ) (ابراهیم، ۳۹).
5.. خفاجی، شفاء الغلیل، ج۱، ص۴۷.
6.. زبیدی، تاج العروس، ۱۴ج، ص۳۶۰.
7.. بغوی، معالم التنزیل، ج۱، ص۱۶۵.
8.. مصطفوی، التحقیق، ج۱، ص۸۹.