با آغاز سدۀ نوزدهم میلادی، قاموس نگاری تورات عبری وارد مرحلهای تازه شد که آن را بهکلی از روش سنتی متمایز می ساخت. که برخی از ویژگیهای این قاموس نگاری نوین، در بخش نخست کتاب درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات مورد بررسی قرار گرفته است.
آنچه در این کتاب بر آن تأکید شده، این است که در قاموس نگاری تورات عبری از گزنیوس (آغاز قرن نوزدهم) تا رینگرن (پایان قرن بیستم) تفکری مستمر و زنجیروار را شاهد هستیم. نمونه کامل این تفکر در ویراست های مختلف کتاب گزنیوس قابل مشاهده است که چگونه نسل های بعدی همگام با تحولات مباحث زبانشناسی و یافته های باستان شناسان تا یک قرن بعد بازنگری آن را ادامه دادند.
رشد سريع مباحث نظری زبانشناسی از يک سو و کشف کتيبه های مختلف به زبانهای سامی باستان در خاورميانه از سوی ديگر، موجب شد در نیمه دوم قرن بیستم نگارش یک قاموس جامع، تنها در گرو کار گروهی ممکن گردد. نمونۀ ایدئال یک همکاری گسترده را در واژه نامۀ الهیاتی عهد عتیق (TDOT) می بینیم که نتیجه ۲۵ سال کار جمعیِ بیش از ۵۰ نویسنده با تخصص های مختلف زیر نظر سه سرویراستار اصلی؛ بوتروک، رینگرن و یوزف فابری است. معرفی عوامل تهيۀ اين اثر و سطوح مختلف همکاری ايشان در فصل سوم از بخش نخست آمده است.
بخش اول: مبانی نظر و دستگاه انتقادی؛
فصل اول: آسيب شناسی قاموس های عربی
فصل دوم: نگاه مقايسه ای به برخی قاموس های عبری و عربی
فصل سوم: برخی از بايسته ها در ريشهشناسی مفردات قرآن
بخش دوم: ریشه شناسی تعدادی از واژگان مشترک در قرآن و تورات
بخش دوم کتاب نیز متضمن مباحثی در ريشه شناسیِ حدود ۳۰ واژۀ مشترک در قرآن و تورات است که مجموعه ای از اعلام توراتی ـ قرآنی و تعدادی از مفاهیم الهیاتی مشترک میان قرآن و تورات را در برمیگيرد.
رویکرد کتاب در هر دو بخش، زبانشناسی تاریخی است. البته در زبانشناسی تاریخی نیز، از ميان زبانهای سامی، تمرکز عمده بر عبری (زبان تورات) و عربی (زبان قرآن) است.