نشان میدهد که ایشان بيشتر با زبان فارسی آشنا بودند تا زبانهای سامی؛ چه اينکه بسیاری از ایشان فارسیزبان بودهاند.
۴. استفاده از متون غیراصیل در منابع معاصر
در دهههای اخیر شاهد انتشار تعدادی قاموسهای قرآنی هستیم که در منابعشان عناوین برخی واژهنامههای عبری ـ فارسی، عربی ـ سریانی، و چندزبانه دیده میشود؛مانند:
الف) التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (۱۴ جلد)، حسن مصطفوی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، ۱۳۶۸؛
ب) لغتنامه قرآن کریم (۶ جلد)، محمود عادل سبزواری، تهران: نشر ثالث، چاپ اول، ۱۳۸۳؛
ج) المعجم فی فقه لغة القرآن وسرّ بلاغته (تا کنون ۲۷ جلد)، جمعی از نویسندگان، زیر نظر محمد واعظزاده خراسانی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس، ۱۳۸۷.
در وهله نخست به نظر میرسد استفاده از این منابع در متفاوت بودن تحلیلهای نویسنده(گان) مؤثر بوده است؛ اما تا جایی که بررسیهای نگارنده نشان میدهد، در قریب به اتفاق موارد، تفاوت مهمی رخ نداده است؛ ضمن اینکه برخی از منابع ایشان (مانند توضیحات معناشناسی مستر هاکس) بهشدت گمراهکننده است. برخی منابع اضافی ایشان نسبت به راغب اصفهانی عبارتاند از:
۱. قاموس کتاب مقدس، مستر هاکس؛
۲. فرهنگ تطبیقی، محمدجواد مشکور؛
۳. قاموس سریانی ـ عربی، لویس کوستاز؛
۴. فرهنگ عبری ـ فارسی، سلیمان حییم؛
۵. فرهنگ عبری ـ فارسی، ی. بن داوید؛