31
درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات

نشان می‏دهد که ایشان بيشتر با زبان فارسی آشنا بودند تا زبان‎های سامی؛ چه اينکه بسیاری از ایشان فارسی‎زبان بوده‏اند.

۴. استفاده از متون غیراصیل در منابع معاصر

در دهه‏های اخیر شاهد انتشار تعدادی قاموس‏های قرآنی هستیم که در منابعشان عناوین برخی واژه‏نامه‏های عبری ـ فارسی، عربی ـ سریانی، و چندزبانه دیده می‏شود؛مانند:

الف) التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (۱۴ جلد)، حسن مصطفوی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، ۱۳۶۸؛

ب) لغتنامه قرآن کریم (۶ جلد)، محمود عادل سبزواری، تهران: نشر ثالث، چاپ اول، ۱۳۸۳؛

ج) المعجم فی فقه لغة القرآن وسرّ بلاغته (تا کنون ۲۷ جلد)، جمعی از نویسندگان، زیر نظر محمد واعظ‏زاده خراسانی، مشهد: بنیاد پژوهش‏های اسلامی آستان قدس، ۱۳۸۷.

در وهله نخست به نظر می‏رسد استفاده از این منابع در متفاوت بودن تحلیل‏های نویسنده(گان) مؤثر بوده است؛ اما تا جایی که بررسی‎های نگارنده نشان می‎دهد، در قریب به اتفاق موارد، تفاوت مهمی رخ نداده است؛ ضمن اینکه برخی از منابع ایشان (مانند توضیحات معناشناسی مستر هاکس) به‎شدت گمراه‎کننده است. برخی منابع اضافی ایشان نسبت به راغب اصفهانی عبارت‎اند از:

۱. قاموس کتاب مقدس، مستر هاکس؛

۲. فرهنگ تطبیقی، محمدجواد مشکور؛

۳. قاموس سریانی ـ عربی، لویس کوستاز؛

۴. فرهنگ عبری ـ فارسی، سلیمان حییم؛

۵. فرهنگ عبری ـ فارسی، ی. بن داوید؛


درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
30

فیما وقع فی القرآن من المعرّب) و چه در الإتقان فی علوم القرآن (جلد اول، نوع سی و هشتم) فراوان از واژگانی غیرعربی نام می‏برد، بی‏آنکه در باب علت و چگونگی استفاده از این واژگان، تبیین کاملی ارائه دهد. علت این رویکرد، به تعبیر دقیق اندرو ریپین۱ قدرت و سیطره نقل بوده است. اکتسابی بودن روایات تفسیری، ایجاب می‏کرده است که مفسران بعدی هیچ روایتی (دست‏کم منقولات تفسیری تا زمان ابن‏کثیر در قرن هشتم هجری) را کنار نگذارند.۲ این رویکرد هم پیش از سیوطی در آثار جوالیقی (۴۶۶ـ ۵۴۰ق.) و زرکشی (۷۹۴ق.) وجود داشته و هم پس از وی در آثار خفاجی (۱۰۶۹ق.) حفظ شده است.

هرچند رمزی بعلبکی در مقاله‏ای۳ تلاش کرده تا دانش قاموس‏نگاران متقدم را از زبان‎های سامی اثبات کند (که در جای خود کار درخور توجه و حتی شایسته بررسی بیشتر است)، اما واقعیت این است که آنچه امروزه از پیوند زبان‎های سامی گفته می‏شود، بسیار عمیق‏تر و گسترده‏تر از مطالبی است که در لابه‎لای کتب لغویان متقدم از سَر تفنن گفته شده است. چنانچه اندرو ریپین نیز این مطلب را در مقاله‏ای تذکر داده است.۴ اجمالاً در اینجا می‏توان این مطلب را به توضیحات وی افزود که بیشتر علائمی که قاموس‏نگاران متقدم برای غیرعربی بودن واژه‏ای برشمرده‏اند، و مثال‏هایی که آورده‏اند، ناظر به کلمات فارسی (میانه) است؛۵ و این

1.. Andrew Rippin, ۱۹۵۰- ۲۰۱۶

2.. کریمی‏نیا، زبان قرآن، تفسیر قرآن (مجموعه مقالات قرآن‏پژوهی غربیان)، ص۳۱۷.

3.. مقالۀ «نخستین فرهنگ‏نگاران عرب و به‎کارگیری زبان‎های سامی»:
Ramzi Baalbaki, "Early Arab Lexicographers and the Use of Semitic Languages," Berytus ۳۱ (۱۹۸۳), pp. ۱۱۷ – ۱۲۳.
ترجمۀ این مقاله به همراه برخی یادداشت‏های راقم این سطور، در دوفصلنامۀ ترجمان وحی شماره ۴۰ (پاییز و زمستان ۱۳۹۵) صص. ۶۵ ـ ۹۲ منتشر شده است.

4.. کریمی‏نیا، زبان قرآن تفسیر قرآن، ص ۳۱۹ـ ۳۲۰.

5.. نک. جواليقی، المعرّب، ص۵۹؛ سيوطی، المزهر، ج۱، ۲۷۰ـ ۲۷۲؛ خفاجی، شفاء الغليل، ص۲۸؛ و ديگر منابع لغوی كه به موضوع واژگان معرّب توجه داشته‏اند.

  • نام منبع :
    درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
    سایر پدیدآورندگان :
    حیدر عیوضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20781
صفحه از 192
پرینت  ارسال به