ب) سخنی را ابنسیده گزارش کرده است: هو بالعبرانیه موشَی، ومعناه الجذب، لأنّه جُذِب من الماء.۱ و به نحو امیدوارکنندهتری در سخن فیروزآبادی آمده است: هو فی التورات «مِشیتِیهو» أی: وجد فی الماء.۲
در قاموسهای عبری نیز تا پیش از مطالعات نوین، دو تصور از ریشه و معنای این واژه وجود داشته:
الف) موسی از ریشه فعلی משה / māshāh به معنای بیرون کشیدن (از آب) است. منشأ این تصور، سخن دختر فرعون در سفر خروج ۲: ۱۰ است که چنین مینماید:«موسی» به معنای «از آب کشیده شده» است: «و (دختر فرعون) او را موسی (מֹשֶׁה / moshe) نامید و گفت به خاطر اینکه او را از آب گرفتم» מְשִׁיתִהוּ / meshîtihû؛
ب) یوسفوس فلاوی،۳ تاریخنگار یهودی ـ رومی گفته «موسی در یونانی مشتق از mou به معنای «آب» و eses به معنای «نجات دادن» است، که البته ارتباطی با عبری ندارد.۴
بنابراین سخن فیروزآبادی، مطابقت کامل با دیدگاه نخست دارد؛ اما آنچه در قاموسهای عربی به طور گسترده مطرح شده (موسی: مو = آب + سا = درخت)، ظاهراً با چند واسطه به همان سخن یوسفوس بازگشت دارد.
در منابع نوین ریشهشناسی:
باید توجه داشت که انتخاب نام موسی در خانوادهای مصری روی داده که به عبری تکلم نمیکردهاند. ازاینرو ارتباط اشتقاقی میان این نام و فعل مذکور در عبری نیست،