شده است. علاوه بر این، شاهدی بر کاربرد آن در دوره پیش از اسلام به دست نیامده، مگر به صورت ماریه (کنیز قبطیتبار پیامبر اسلام) و نیز در بیتی از حارث بن حلزه.۱
در منابع غربی تحقیقات گستردهای در معنا و ریشه این واژه صورت گرفته که به طور جامع در TDOT ارائه شده است. در مدخل מָרָה \ mārâ، מְרִי \ meri درباره اشتقاق کلمه مریم / מִרְיָם / miriām سه احتمال نقل شده است:
۱. از ریشه عبری מָרָה / mārā به معنای «عصیان کردن، یاغی شدن»؛ מָרָה صفت مؤنثِ מַר به معنای تلخ، تند، شدید و... نیز میباشد. واژه اخیر نزدیک به «مُرّ ـ مَرارة» به معنای تلخی در عربی است؛
۲. از لغت مصری Mryt به معنای «محبوب» است؛۲
۳. از لغت أکدی Rym به معنای «هدیه خداوند» است.۳
درباره احتمال نخست باید گفت که مشتقات فعل מָרָה حدود ۴۵ بار در عهد عتیق به معنای شورش کردن و عصیان نمودن به کار رفته است. برخی از اصطلاحاتی که کلمه מְרִי در آن دیده میشود، عبارتاند از:
מְרִי אֶזֵרָחי «فتنه اجتماعی»؛ שׂיחַ מְרִי «گفتوگو یا کلام تلخ»؛ תֵּנוּעַת מְרִי «جنبش شورشی»؛ בְּנֵי מְרִי «یاغیها، شورشیان».۴
احتمال دوم و سوم، محتملتر مینمایند. با توجه به اقامت طولانی قوم عبرانی در مصر (۱۶۷۵۱۲۷۵ق.م.) زبان عبری تأثیر فراوانی از زبان بومی مصر پذیرفت