153
درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات

یَریم»؛۱ اما هیچ‎یک نه در این مدخل و نه در مدخل «رام» اظهارنظری نکرده‏اند. تا جایی که اطلاع داریم، ابن درید (۳۲۱ه.ق.) در جمهرة اللغة بیشترین توضیح را در تحلیل این واژه ارائه کرده است. عین سخن وی چنین است:

اسمٌ اعجمی، فإن کان له إشتقاق فهو من الرَّیم، والرَّیم: الزیادة، وإن کان من رام یَریم فهو مثل مَهیع من هاع یَهیع.۲

لغوی معاصر، بستانی که با زبان‎های سریانی، عبری و یونانی آشنایی داشته در محیط المیحط کلمه مریم را سریانی به معنای مرتفع دانسته است (همو می‏گوید: وقیل یقال لمن یأتی امراً عجیباً یا مریم کما قالوا فی سورة مریم، ۲۷: (يَٰمَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئا فَرِيًّا).۳ سرانجام، مصطفوی نیز تنها به یونانی یا سریانی بودن آن بسنده کرده است.۴

اما آرای مفسران در وجه تسمیه مریم! عموم این نظریه‏ها در ذیل آیه ۳۶ سوره آل‏عمران (فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّى وَضَعْتُهَا أُنثَىٰ وَٱللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ ٱلذَّكَرُ كَالْأُنثَىٰ وَإِنِّى سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّى أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ ٱلشَّيْطَانِ ٱلرَّجِيمِ) مطرح شده است. برخی از مفسران گفته‏اند: «... فإن مريم فی لغتهم بمعنى: العابدة أو الخادمة».۵ عده‏‎ای دیگر گفته‏اند که مریم به زبان رومی «أمة الله» است.۶

آرتور جفری نیز بدون اشاره به معنای لغوی و وجه اشتقاق آن، گفته است که این واژه مستقیماً از عبری گرفته نشده، بلکه از یک منبع مسیحی وارد زبان عربی

1.. ابن ‎منظور، لسان العرب، ج۵، ص۳۹۵؛ جوهری، صحاح اللغة، ج۵، ص۱۹۴۰.

2.. ابن ‎درید، جمهرة اللغة، ج۲، ص۱۱۷۳.

3.. بستانی، فرهنگ ابجدی، ص۸۴۸.

4.. مصطفوی، التحقیق، ج۱۱، ص۸۶ ـ ۹۱.

5.. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۰۴؛ بغوی، معالم التنزیل، ج۱، ص۴۳۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۷۳۸؛ بیضاوی، انوار التنزیل، ج۲، ص۱۴.

6.. زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۳۵۶؛ شریف لاهیجی، تفسیر، ج۱، ص۳۱۸؛ رشیدالدین میبدی، کشف الأسرار، ج۲، ص۹۹.


درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
152

می‏دهد که این ریشه، پیش‎تر در هزاره قبل از میلاد در خاور نزدیک کاربرد داشته است و از همین جا به زبان‎های همجوار راه یافته است. در TDOT آمده:

«در متون دینی بابلی، به طور خاص هزاره اول پیش از میلاد، اصطلاح kuppuru (از ریشه kapāru /کپر/ کفر) در معنای «تطهیر آیینی» استفاده شده است و به کارهایی که مجریِ طلسم و جادو انجام می‏داده، اشاره دارد. این کارها به قصد شفای بیمار بوده است. در یکی از این متون آمده: «او را هفت مرتبه با هفت تکه از نان خشک پاک کنند (to - kappar - šu)»؛ یا «با آب و آرد بدن شخص را پاک کنند (tu - kap - par)». در جشن سال جدید بابلی، تطهیرِ خانه‏ها، معابد و شهرها بخشی از مراسم آیینی بوده است. برای نمونه، بر اساس یکی از دستورالعمل‏ها: «طهارت و پاکسازی (u- kap- par) معبد از لاشه‏ گوسفندان» بوده است».۱

می‏توان گفت، مشتقات ریشه «کفر» پیش از آنکه در معنای اوليه «پوشانیدن، پنهان کردن» در زبان‎های سامی کاربرد عام داشته باشد، در آیین‏های اسطوره‏ای خاور نزدیک معنای «پاکسازی، طهارت» داشته و سپس در ادیان الهی توسعاً معنای «طهارت معنوی و بخشش گناهان» را نيز يافته است.

۲۳. مریم

به رغم اینکه أعجمی بودن کلمه مریم مورد اتفاق لغت‎شناسان اسلامی است، اما در مدخل‏های متعددی مانند: «ر ی م»، «ر ا ی»، «م ر ی» و «م ر ر» توضیح‏های پراکنده‏ای می‏توان دید؛ هرچند متقدمانی همچون ابن ‏سکیت در المنطق و فراهیدی در العین هیچ اشاره‎ای به آن نکرده‏اند.

ابن منظور و جوهری ذیل ماده ریم گفته‏اند: «قال ابوعمرو: مریم، مَفعل مِن رام

1.. TDOT, vol. ۷, p. ۲۸۹ – ۲۹۰.

  • نام منبع :
    درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
    سایر پدیدآورندگان :
    حیدر عیوضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20619
صفحه از 192
پرینت  ارسال به