151
درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات

در تأیید این ترجمه می‏توان گفت در عربی شمالی و نیز عبری، به روستا و دِه «کَفر/ כפר» گفته می‏شود؛ چه اینکه ساکنانش را پوشش می‏دهد.۱ أزهری در تبیین معنای حدیث «تخرجُکم الرومُ منها کَفرا کفراً» می‎گوید: «أی قریه قریه...»؛ و در توضیح عبارتِ «أهل الکفور هم أهل القبور»، می‏گوید: «إنهم بمنزلة الموتی لا یشاهدون الأمصار والجُمع وما أشبهها».۲

با توجه به آنچه گفته شد، «پوشانیدن» که معنای پایه‏ای «کفر» را تشکیل می‏داد، در ادامه در متون دینی به «چشم‎پوشی از گناه و خطا یا عفو کردن» توسعه یافته است و در این حوزه معناییِ جدید، مفهوم فرعی «کفاره» به عنوان «جبران گناه» شکل گرفت. این معنا از پرکاربردترین معانی در قرآن و تنخ است:

(يُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئاتِكُمْ) (بقره، ۲۷۱؛ و باتفاوت‏هایی در فتح، ۵؛ تحریم، ۸ و...)؛

«گناهان بر من غالب آمده است، تو تقصیرهای مرا خواهی بخشید [אַתָּה תְכַפְּרֵם /ʾatā tekaphrem]»(مزامیر ۶۴: ۳ [۴]؛ ۷۸: ۳۸؛ تثنیه ۲۱: ۸ و...).

«پس‏ عصیان‏ ایشان‏ را میامرز [אַל-תְּכַפֵּר / ʾal tekapher] و گناه‏ ایشان‏ را از نظر خویش‏ محو مساز [אַל-תֶּמְחִי / ʾal temḥî]»(ارمیا ۱۸: ۲۳).۳

در منابع اسلامی، سیوطی در الإتقان و نیز المتوکلی از منابع پیش از خود منشأ عبری ـ نبطی برای این ریشه قائل بوده است. جفری نیز با توضیحاتی کاربرد عربی این واژه را متأثر از عبری دانسته است؛۴ اما تحقیقات زبان‎شناسی معاصر نشان

1.. Gesenius, p. ۴۱۱.

2.. أزهری، الصحاح، ج۲، ص۸۰۷.

3.. و تکرار این مضمون در: «و عصیان‏ ایشان‏ را مستور منما [וְאַל-תְּכַס / we ʾal tekas] و گناه‏ ایشان‏ را از حضور خود محو مساز؛ زیرا...»(نحمیا ۴: ۵ ـ نسخه عبری ۳: ۳۸ـ). ریشۀ כסה/ k -s -h مانند «کسی ـ یک‎سو» در عربی به معنای پوشانیدن است (فَکَسونا العِظامَ لَحما/ مؤمنون، ۱۴)، که در عبارت مذكور از نحمیا نيز به معنای «پوشش گذاشتن بر خطا/گناه» به کار رفته است.

4.. FVQ, p. ۲۵۰.


درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
150

توجه به ادله گفته‎شده و به طور خاص به دلیل گستره استعمال آن در زبان‎های سامی، موجه و دقیق‏ است و ترجمه «صبغه» به «تعمید» قابل دفاع نیست.

۲۲. کُفر/ کافر

هرچند معنای متبادر به ذهن از «کُفر» در بافت دینی، نقیض ایمان به خدا و سپس ناسپاسی است،۱ اما مشتقات این ریشه در قرآن در حوزه معنایی گسترده‏ای به کار رفته که با بافت متن معین می‏شود. به لحاظ زبان‏شناختی می‏توان گفت ریشه «کفر» در برخی از زبان‎های سامی مانند آرامی، عبری، سریانی و عربی مشترک است. معنای پایه‏ای این ریشه در زبان‎های مذکور «پوشیدن امری و پنهان کردن آن» است. در اشعار متقدم عربی، فراوان این ریشه در این معنا به کار رفته است: «فی لیلة کَفَر النجومَ غمامُها».۲

أزهری در توضیح سخن لیث که درباره معنای «کافر» گفته بود «کسی که کفر او را می‏پوشاند»، می‏گوید: «وإیضاحه أنّ الکفر فی اللغة معناه التغطیة، والکفر ذو کفر أی ذو تغطیة لقلبه بکفره کما یقال للابس السلاح: کافرٌ وهو الذی غَطاه السلاح».۳

و اطلاق «کافر» به «زارع، برزگر و کشاورز» به این سبب بوده که او بذر را در زمین پنهان می‏کند.۴ از این رو، بسیاری از مترجمان در آیه (...كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ ٱلْكُفَّارَ نَبَاتُهُ...)(حدید، ۲۰) «الکُفّار» را «برزگران و کشاورزان» ترجمه کرده‏اند.۵

1.. فراهیدی، العین، ج۵، ص۳۶۵؛ أزهری، تهذیب اللغة، ج۱۰، ص ۱۱۲.

2.. ابن درید، جمهرة اللغة، ج۲، ص۷۸۷.

3.. أزهری، تهذیب اللغة، ج۱۰، ص۱۱۲.

4.. جوهری، الصحاح، ج۲، ص۸۰۸.

5.. مانند: آدینه‎وند، احسن الحدیث، انصاریان، برزی، بروجردی، پورجوادی، ترجمۀ سلطان‎علیشاه (بیان السعاده)، رهنما، روان جاوید، فولادوند، گرمارودی، مخزن العرفان، مشکینی، مکارم، کشف الأسرار، نسفی و اوری روبین در ترجمۀ عبری. معدودی نیز با تردید در معادل‎گذاری «کافر» و «کشاورز» با هم ذکر کرده‏اند، مانند: ارفع، قمشه‏ای.
در نهایت عده‏ای نیز معادل «کافران» را انتخاب کرده‏اند: پاینده، صادقی تهرانی، مغنیه، طباطبایی، حجتی، شعرانی، صفی‎علیشاه، عاملی، کاویانپور، مصباح‎زاده، معزی، نوبری و ترجمه طبری.

  • نام منبع :
    درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
    سایر پدیدآورندگان :
    حیدر عیوضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20709
صفحه از 192
پرینت  ارسال به