در تأیید این ترجمه میتوان گفت در عربی شمالی و نیز عبری، به روستا و دِه «کَفر/ כפר» گفته میشود؛ چه اینکه ساکنانش را پوشش میدهد.۱ أزهری در تبیین معنای حدیث «تخرجُکم الرومُ منها کَفرا کفراً» میگوید: «أی قریه قریه...»؛ و در توضیح عبارتِ «أهل الکفور هم أهل القبور»، میگوید: «إنهم بمنزلة الموتی لا یشاهدون الأمصار والجُمع وما أشبهها».۲
با توجه به آنچه گفته شد، «پوشانیدن» که معنای پایهای «کفر» را تشکیل میداد، در ادامه در متون دینی به «چشمپوشی از گناه و خطا یا عفو کردن» توسعه یافته است و در این حوزه معناییِ جدید، مفهوم فرعی «کفاره» به عنوان «جبران گناه» شکل گرفت. این معنا از پرکاربردترین معانی در قرآن و تنخ است:
(يُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئاتِكُمْ) (بقره، ۲۷۱؛ و باتفاوتهایی در فتح، ۵؛ تحریم، ۸ و...)؛
«گناهان بر من غالب آمده است، تو تقصیرهای مرا خواهی بخشید [אַתָּה תְכַפְּרֵם /ʾatā tekaphrem]»(مزامیر ۶۴: ۳ [۴]؛ ۷۸: ۳۸؛ تثنیه ۲۱: ۸ و...).
«پس عصیان ایشان را میامرز [אַל-תְּכַפֵּר / ʾal tekapher] و گناه ایشان را از نظر خویش محو مساز [אַל-תֶּמְחִי / ʾal temḥî]»(ارمیا ۱۸: ۲۳).۳
در منابع اسلامی، سیوطی در الإتقان و نیز المتوکلی از منابع پیش از خود منشأ عبری ـ نبطی برای این ریشه قائل بوده است. جفری نیز با توضیحاتی کاربرد عربی این واژه را متأثر از عبری دانسته است؛۴ اما تحقیقات زبانشناسی معاصر نشان