الطهارة والنظافة. وغاب عنه أن الأول یعنی شدّة وهج النار والثانی یعنی الطهارة. ویرجع سبب هذا الخلط إلی أنّ سائر اللغات السامیة لا تستعمل حرف الذال فی مفرداتها... .۱
صرفنظر از جمعبندی مجمل آرتور جفری که باید در جایی دیگر بهتفصیل کانون تحلیل قرار گیرد، پاسخ داده شده، از چند جهت سخن استواری نیست:
الف) ادعا شده حرف ذ مختص زبان عربی است و در دیگر زبانهای سامی وجود ندارد: «یرجع سبب هذا الخلط إلی أنّ سائر اللغات السامیة لا تستعمل حرف الذال فی مفرداتها»؛ حال آنکه، در آرامی و اتفاقاً در موضوع مورد بحث، شکل اصلی این ریشه با حرف ḏ / ذ بوده است. در نسخه ترگوم برای معادل טָהַר / ṭāhar به معنای «طهارت شرعی» مشتقات ریشه ḏky به کار رفته است.۲ پس حرف «ذ» مختص زبان عربی نیست؛
ب) ایشان با تکیه بر قاموسهای متقدم و به طور خاص معجم مقاییس اللغه، برای «ذ ک ی» یک اصل معنایی قائل شدند و آن «شدّت و غلظت در چیزی» است؛ اما شواهد زبانی اصل ادعایی را مشکوک میسازد؛ چراکه فرم اصلی این ریشه یعنی با حرف ḏ / ذ (=ḏky) به معنای «ناب، خالص» و «پاک کردن» در عربی شمالی یافت شده است.۳
در تورات عبری نیز ریشه זכה / zkh و در شکل مشابه آن זכך/ zkk همیشه در مفهوم اخلاقی «طهارت معنوی/ پاکی» استفاده شده است (نک. ایوب ۱۵: ۱۴؛ ۲۵: ۴؛ مزامیر ۵۱: ۶ [ت. فارسی ۷]، امثال ۲۰: ۹).۴ به عنوان صفت نیز זך /
1.. واعظزادۀ خراسانی، المعجم فی فقه لغة القرآن، ج۲۱، ص ۴۲۶ـ ۴۲۷.
2.. DT, vol. ۱, p. ۳۰۷.
3.. TDOT, vol. ۴, p. ۶۲.
4.. Ibid, vol. ۴, p. ۶۲; Gesenius, p. ۲۴۴.
مانند: מָה-אֱנוֹשׁ כִּי-יִזְכֶּה / انسان چیست که پاک باشد (ایوب ۱۵: ۱۴)؛ וּמַה-יִּזְכֶּה, יְלוּד אִשָּׁה / و کسی از زن زاییده شده چگونه پاک باشد (ایوب ۲۵: ۴).