در ادامه، این موضوع را در سه بخش جداگانه الف) بررسی واژه «زبور»، ب) ارتباط «مزامیر» عربی با «میزمور» عبری، و ج) واژه «تهیلیم»، بررسی میکنیم تا به نتیجهای کلی و جامع برسیم.
در زبان فارسی، پیشتر آقای شهرام هدایت تحلیل عالمانهای ارائه داده است و تحقیق ایشان جزو منابع ما نیز هست؛ اما با همه بسطی که ایشان داده،به نظر میرسد توضیحاتشان با برخی از آیات مانند آیه ۱۰۵ سوره انبیا سازگار نیست.
الف) ریشه «ز ب ر» مختص زبانهای سامی جنوبی بوده۱ و در سامی شمالی مانند عبری و آرامی کاربردی نداشته است. در منابع لغوی، بیشتر معنای «کتابت و نوشتنِ» این ریشه در کانون توجه قرار گرفته، و از همین جا «زبور» به معنای «کتاب/ مکتوب» شهرت یافته است؛۲ در حالی که یکی از معانی اصلی آن «کلام، سخن» نیز میباشد،۳ و این معنا در شعر متقدم آمده است:
کخطّ زبورٍ فی عسیب یَمانٍ/ همانند نوشته کلامی در شاخ خشک خرما۴
در عربی، ریشههای نزدیک به آن مانند «ذبر»، بر معنای «خواندن، نطق، قرائت و نقل حدیث» دلالت دارند: «ذبّرتُ الحدیث/ دبَّرتُ الحدیث: أی قرئته أو نقلته و...»،۵ و این معنا به همراه دیگر ریشههایی که خواهد آمد، شبکه واحدی را شکل میدهند که کانون
1.. Speyer, Die biblischen Erzehlungen im Qoran, p. ۳۹۱.
در واژهنامههای آرامی مدخلی برای این ریشه یافت نشد.
2.. «أنا أعرف تَزبِتی، أی خطّی و کتابتی». در برخی از لهجههای عربی [به طور خاص قبیله هذیل] علاوه بر «زبر» شکل «ذبر» به معنای کتابت کردن نیز رایج بوده است: «ذبر الکتاب، أی کتب» و «الذبر أی الکتاب».
فراهیدی، العین، ج۸، ص۱۸۲؛ أزهری، تهذیب اللغة، ج۱۳، ص ۱۹۳؛ جوهری، صحاح اللغة، ج۲، ص۶۶۷؛ ابن فارس، معجم المقاییس اللغة، ج۳، ص۴۴؛ این معنا در شعر متقدم عربی نیز کاربرد داشته است: «یذبِرُها الکاتبُ الحمیری» (ابن درید، جمهرة اللغة، ج۱، ص۳۰۴).
3.. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴.
4.. هدایت، بررسی زبانشناختی واژههایی از قرآن، ص ۲۶.
5.. فراهیدی، العین، ج۸، ص۱۸۲؛ ابن درید، جمهرة اللغة، ج۱، ص۳۰۳؛ أزهری، تهذیب اللغة، ج۱۴، ص ۸۱؛ جوهری، الصحاح، ج۲، ص۶۵۵؛ زمخشری، اساس البلاغة، ج۱، ص۲۰۲؛ زمخشری، الفائق فی الحدیث، ج۱، ص۳۹۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج، ص ۳۰۱.