یک بار از زبان ایوب و دیگربار در سخن الیهو تکرار شده است (۱۳: ۲۴؛ ۳۳: ۱۰). برخی از افعالی که درعهد عتیق همراه با این اسم استعمال شدهاند، عبارتاند از: مانند צוּק/ tsuq به معنای «خار و زبون ساختن» (تثنیه ۲۸: ۵۳)، צָרַר / tsārar به معنای «محاصره کردن» (اول پادشاهان ۸: ۳۷)، נָגַף / nāgaph به معنای «مغلوب شدن، شکست خوردن» (لاویان ۸: ۳۷)، רָדַף / rādaph به معنای «تعقیب کردن» (هوشع ۸: ۳).۱
اسم «ایوب» واژهای شناختهشده در جزیرةالعربِ پیشااسلام بوده؛ همانطور که هورویتس شواهد متعددی را در این زمینه برشمرده است.۲ به این جهت، نمیتوان اصرار آرتور جفری بر انتقال این واژه از طریق مسیحی به عربی را پذیرفت؛ چه اینکه اساساً داستان ایوب از روایات کهن بینالنهرین است.
اگرچه درباره معنای این واژه نمیتوان با قطعیت سخن گفت، اما بافت داستان در تورات عبری، از سویی و شواهد زبانی که بخشی از آن منعکس شد، از سوی دیگر، تا حدی ما را به معنایی نزدیک رهنمون میسازد. مطابق روایت تورات، همه حوادث تلخی که ایوب تجربه کرد، نتیجه دشمنی شیطان نسبت به او بود، و ایوب تاوان این دشمنی را به شکل همهجانبه پرداخت؛ازاینرو گفته میشود این نام در پیوند با ریشه איב / ʾyb به معنای «دشمنی کردن» است و میتواند چنین معنایی داشته باشد: «کسی که مورد دشمنی یا ستم قرار گرفته است».۳
۶. تورات
دو مکتب کوفه و بصره در عربی بودن این واژه همرأی بودند؛ اما در برخی جزئیات تحلیلهایی متفاوت داشتند. قول به عربی بودن این واژه، به مکتب کوفه و بصره
1.. TDOT, vol. ۱, p. ۲۱۴.
2.. Horovitz, Koranische Untersuchungen, p. ۱۰۰.
3.. Gesenius, p. ۳۶ ; BDB, p. ۳۳.