در خاور نزدیک برای اشاره به «زمین» در مقابل «آسمان» متداول بوده است. در سامی غربی، در کتیبههای کشفشده از اوگاریتی ʼrṣ به معنای «زمین، سطح و دنیای زیرین» است. همینطور در کتیبه مِیشع( (۸۵۰ق.م.) واژه ʼrṣ سه بار در خطهای ۵، ۲۹ و ۳۱ به معنای «زمین» به کار رفته است. در زبان قبطی نیز šamû u erṣetu معنای «جهان» دارد. در کتیبهای به زبان فنیقی نیز آمده: «بَعل، آسمان را و إل، زمین(ʼrṣ qn -- ʼl) را آفرید».۱ به لحاظ ریشهشناختی، نظریه دقیقی وجود ندارد.۲
معادل حرف «ضِ» در عبری צ (در انتهای کلمه ץ) ts تلفظ میشود؛ و معادل «أرض» در عبری واژه אֶרֶץ/ ʼerets است. البته در موارد معدودی پسوند ה نیز بدان افزوده شده که یا به خاطر جنبه شعری و یا برای اشاره به سطح زمین بوده است (نک. ایوب ۳۴: ۱۳؛ ۳۷: ۱۲؛ اشعیا ۸: ۲۳).۳ این واژه حدود ۲۴۰۰ بار در عهد عتیق تکرار شده و در رتبه چهارم به لحاظ بسامد قرار دارد.۴ در قرآن نیز با ۴۶۱ تکرار، جزو کلمات پربسامد است. در قرآن واژه «أرض» همواره به صورت مفرد آمده است؛ اما در تنخ شکل جمع آن به صورت אֲרָצֹת/ ʼrātsot به معنای «سرزمینها، کشورها» به کار رفته است (نک. پیدایش ۲۶: ۳، ۴؛ دوم تواریخ ایام ۱۳: ۹؛ ۱۷: ۱۰).۵ برخی از مشتقات این واژه در این دو زبان نیز مشابه هماند؛ مانند: «أرَضَة» به معنای «موریانه»=ארצית / ʼrtsit.۶
در قرآن و تورات، واژه مورد بحث کاربردهای مشابهی دارد، مانند:
۱. أرض در مقابل آسمان: (إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِى خَلَقَ ٱلسَّمَاوَاتِ وَٱلْأَرْضَ...) (اعراف، ۵۴)؛ مقايسه شود با «در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید» (پیدایش ۱: ۱)؛