27
درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات

اصرار داشت، به طور طبیعی وجود هر گونه واژه غیرعربی در الفاظ قرآن را نیز انکار می‏کرد. ازاین‎رو آن گروه از لغویان متقدم که گرایش‏های کلام اشعری داشتند، در فقه اللغه نیز خواسته یا ناخواسته، به گونه‏ای شگفت، رویکردی ایدئولوژیک در پیش گرفتند.

ابوعبیده، معمر بن مثنی (۱۱۴ـ ۲۱۳ق.) و بعدها ابنِ فارس (۳۹۰ق.) با لحن پرشورتری از نظریه عاری بودن قرآن از الفاظ غیرعربی دفاع می‏کردند. مؤلف مجاز القرآن در مقدمه این کتاب می‏گوید:

نزل القرآن بلسان عربی مبین، فمن زعم أن فیه غیر العربیة فقد أعظم القول، ومن زعم أن «طه» بالنّبطیّة فقد أکبر، وإن لم یعلم ما هو، فهو إفتتاح کلام وهو إسم للسورة وشعار لها. وقد یوافق اللفظ اللفظ ویقاربه ومعناهما واحد وأحدهما بالعربیة والآخر بالفارسیة أو غیرهما. فمن ذلک الإستبرق بالعربیة، وهو الغلیظ من الدّیباج، والفرند، وهو بالفارسیة استبره... وأشباه هذا کثیر. ومن زعم أن «حجارة من سجّیل» (هود/ ۸۲) بالفارسیة فقد أعظم...۱

ابن فارس پس از تأیید کلام أبوعبیده، در تفسیر سخن وی، علت دیگری را مطرح می‎کند و آن مسئله اعجاز قرآن است: «وذلک أن القرآن لو کان فیه من غیر لغة العرب شیء، لتوهّم متوهّم أن العرب إنما عجزت عن الإیتان بمثله لأنه أتی بلغات لایعرفونها، وفی ذلک ما فیه». وی در ادامه از این مسئله، در تبیین موضِع خود در مسئله فقهیِ «عدم جواز قرائت نماز به فارسی» نیز استفاده می‏کند.۲

می‏توان گفت مهم‎ترین صدمه‏ و آسیبی که در سده‏های چهارم و پنجم بر پیکره علم لغت وارد آمد، از سوی عالمانی چنددانشی بود که به طور التقاطی از روش‎های منطقی، کلامی و... در فقه اللغة یک واژه استفاده می‏کردند. شاید کتاب مقاییس اللغةِ ابن فارس نمونه خوبی در این زمینه باشد. فقه اللغه در سده‏های بعدی نیز از این

1.. أبوعبیده، مجاز القرآن، ص ۱۷ـ ۱۸.

2.. ابن‏فارس، الصاحبی، ص ۲۹ـ ۳۰.


درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
26

کرد تا حدود دو دهه بعد، در اکتبر ۱۸۱۳م.، برای نخستین بار اصطلاح «زبان‎های هند و اروپایی»۱ را در مقاله‏ای طرح کند. با کنار هم قرار گرفتن این مطالعات، قاموس‏نگاری در قرن نوزدهم وارد مرحله جدیدی شد که آن را به‎کلی از روش سنتی متمایز می‏کرد. نگاه تاریخی و تطبیقی به زبان، از جمله مهم‏ترین دستاوردهای این واژه‏نامه‏های نوین بودند. براین‎اساس یک قاموس‏نگار، مانند دانشمند ژنتیک، در صدد کشف قواعد حاکم بر تغییرات، روابط و شباهت‏های خانوادگی یک واژه در زبان‎های همجوار و نیز ترسیم دوره‏ها و مراحل تکاملی آن بود. این موضوع به طور خاص درباره زبان‎های سامی، که در چهار بخش آواها، ساختمان کلمه، ساختمان جمله و کلمات پايه‏ای از ویژگی‎های مشترک برخوردارند، با وضوح بیشتری نمایان است.۲

اما قاموس‏های قرآنی معاصر، از دستاوردهای مطالعات نوین بیگانه‏اند و در همان فضای قرن چهار و پنج تنفس می‏کنند؛ چه اینکه بیشتر بر درهم‏کرد داده‏های منابع متقدم متمرکزند. در ادامه، برخی از آسیب‏های قاموس‏های قرآنی تحلیل خواهد شد.

۱. تأثیرپذیری از مجادلات کلامی

نزاع کلامی در مسئله «مخلوق یا قدیم بودن قرآن»، که میان دو جریان فکری معتزلی و اشعری درگرفت، در منابع تاریخ کلام اسلامی به‎تفصیل مورد بحث قرار گرفته است؛ اما آنچه به بحث ما مربوط می‏شود و می‎توان از آن به عنوان یک آسیب یاد کرد، پرسشی است که در حاشیه این مناقشه مطرح شد:«آیا در قرآن، واژگان غیرعربی وجود دارد؟». یک اشعری‎مسلک که بر قدیم بودن کلام الهی

1.. Indo-European Languages

2.. در منابع فارسی نک. محمود فهمی حجازی، زبان‎شناسی عربی، ترجمۀ حسین سیدی، ص ۱۳۵ـ ۱۴۵.

  • نام منبع :
    درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
    سایر پدیدآورندگان :
    حیدر عیوضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20745
صفحه از 192
پرینت  ارسال به