در واقع رأی جمهور به تبع لغویان متقدم، به طور خاص فراهیدی و ابن درید، ملهم از کاربرد «ملأک» در ضرورت شعری بوده است؛ اما به دلایل نامعلومی اصرار داشتند که شکل اصلی واژه «مألک» بوده و جای همزه و لام تغییر کرده است؛۱ در حالی که به نظر میرسد این ادعا نهتنها راهگشا نیست، بلکه دیگر شواهد شعری کهن نیز بر خلاف آن است. ریشه غیررایج «ل أ ک» در اشعار متقدم، به معنای «پیغام رساندن» به کار رفته است:
۰.ألِکنی إلیها عَمّرک الله یا فتی بآیة ما جاءت إلینها تَهادیا
و در بیتی از أبوذؤیب الهذیلی:
۰.ألِکنی إلیها وخیرُ الرّسو لِ أعلَمُهم بنَواحی الخَبر
فعل «ألکنی» نیز در اصل «ألئکنی» بوده است؛ مانند أبغلنی إلی فلان، که طبق قواعد إعلال، همزه میانه حذف شده است. جوهری در توضیح ابیات مذکور میگوید: «وقول الشعراء ألکنی إلی فلان، یریدون به: کُن رسولی وتحمّل رسالتی إلیه»؛۲ و این قرینهای است که در شکل «ملأک» هیچگونه جابهجایی صورت نگرفته است. از سوی دیگر، ریشه «ل أ ک» در حبشی نیز بر حوزه معنایی وسیعی «نمایندگی دادن، پیام رساندن، به خدمت کسی رسیدن، وزیر بودن» دلالت دارد که به معنای «ابلاغ پیغام» در عربی نزديک است.۳ بنابراین میتوان گفت: نظریه دوم، یعنی اشتقاق «مَلَک» از ریشه «ل أ ک» به معنای «فرستادن، ابلاغ کردن» و «رسول، پیامبر» در معنای اسمی آن، استوارتر است.
۲۵. منّ
خداوند برای حفظ پیروان حضرت موسی پس از خروج از مصر، مائده آسمانی یا