159
درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات

(مَنَّ وَ ٱلسَّلْوَىٰ) را بر آنان فرو فرستاد که قرآن کریم سه بار در سوره‏های بقره (آیه ۵۷)، اعراف (آیه ۱۶۰) و طه (آیه)۸۰ با تعبیر «نزّلنا و أنزلنا» از آن یاد کرده است. قاموس‏نگاران و مفسران در تبیین معنا و ماهیت آن، هم‎رأی نیستند و عموماً به توصیف آن پرداخته‏اند تا تعیین ماهیت آن و احياناً مباحث زبان‏شناسانه. ماوردی هفت مصداق برای آن برمی‏شمرد: ۱. آنچه بر برگ‎های درخت می‏نشیند (از ابن‎عباس)؛ ۲. صمغ درختان (نظر مجاهد)؛ ۳. شرابی که با آب آمیخته می‏شد (سخن ربیع بن أنس)؛ ۴. عسل (قول ابن‏زید)؛ ۵. نان شیرین گرد (خبز الرقاق) (سخن وهب)؛ ۶. زنجبیل (نظر السدی)؛ ۷. ترنجبین.۱

بیشترِ مفسران این حدیث را از رسول خدا آورده‎اند که «قارچ نوعی منّ است».۲ ابن‏کثیر از این حدیث نتیجه گرفته که «منّ» یک مصداق ندارد، بلکه به مجموعه‏ای از نعمت‏های الهی اطلاق می‏شود.۳

در تورات

بنی‎اسرائیل از اواسط ماه دوم خروج از مصر تا ورود به کنعان (چهل سال) از این غذا می‏خوردند (خروج ۱۶: ۱۵؛ یوشع ۵: ۱۲). هارون به دستور موسی ظرفی را پر از «مان» کرد و در خیمه عهد گذاشت تا نسل‏های آینده این معجزه را فراموش نکنند (خروج ۲۶: ۳۳)۴. توصیف «مان» در سفر خروج چنین آمده است:

بامداد، لایه‏ای از شبنم گرداگرد اردوگاه بود. این لایه شبنم چون بخار شد، بر سطح صحرا چیزی ریز و دانه‎دانه (گِرد) و لطیف مانند برفک بر زمین پدیدار

1.. ماوردی، النکت والعیون، ج۱، ص۱۲۴. در ادامه خواهیم دید که تحقیقات میدانی در بیابان سینا و توضیحات کتاب مقدس مخالف آن است.

2.. طبری، جامع البیان، ج۱، ص۲۳۴؛ آلوسی، روح المعانی، ج۱، ص۲۶۴؛ و نک. تفاسیر دیگر در ذیل آیۀ ۵۷ سورۀ بقره.

3.. ابن‏کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۷۰.

4.. دربارۀ وسایل دیگری که در این خیمه نگهداری می‏شد، نک. رساله به عبرانیان ۹ : ۴.


درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
158

در واقع رأی جمهور به تبع لغویان متقدم، به طور خاص فراهیدی و ابن درید، ملهم از کاربرد «ملأک» در ضرورت شعری بوده است؛ اما به دلایل نامعلومی اصرار داشتند که شکل اصلی واژه «مألک» بوده و جای همزه و لام تغییر کرده است؛۱ در حالی که به نظر می‏رسد این ادعا نه‎تنها راه‎گشا نیست، بلکه دیگر شواهد شعری کهن نیز بر خلاف آن است. ریشه غیررایج «ل أ ک» در اشعار متقدم، به معنای «پیغام رساندن» به کار رفته است:

۰.ألِکنی إلیها عَمّرک الله یا فتی بآیة ما جاءت إلینها تَهادیا

و در بیتی از أبوذؤیب الهذیلی:

۰.ألِکنی إلیها وخیرُ الرّسو لِ أعلَمُهم بنَواحی الخَبر

فعل «ألکنی» نیز در اصل «ألئکنی» بوده است؛ مانند أبغلنی إلی فلان، که طبق قواعد إعلال، همزه میانه حذف شده است. جوهری در توضیح ابیات مذکور می‏گوید: «وقول الشعراء ألکنی إلی فلان، یریدون به: کُن رسولی وتحمّل رسالتی إلیه»؛۲ و این قرینه‏ای است که در شکل «ملأک» هیچ‎گونه جابه‎جایی صورت نگرفته است. از سوی دیگر، ریشه «ل أ ک» در حبشی نیز بر حوزه معنایی وسیعی «نمایندگی دادن، پیام رساندن، به خدمت کسی رسیدن، وزیر بودن» دلالت دارد که به معنای «ابلاغ پیغام» در عربی نزديک است.۳ بنابراین می‏توان گفت: نظریه دوم، یعنی اشتقاق «مَلَک» از ریشه «ل أ ک» به معنای «فرستادن، ابلاغ کردن» و «رسول، پیامبر» در معنای اسمی آن، استوارتر است.

۲۵. منّ

خداوند برای حفظ پیروان حضرت موسی پس از خروج از مصر، مائده آسمانی یا

1.. فراهیدی، العین، ج۵، ص۳۸۰.

2.. جوهری، الصحاح، ج۴، ص۱۶۰۷ «مدخل: ل أ ک».

3.. Gesenius, p. ۴۲۶- ۴۲۷.

  • نام منبع :
    درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
    سایر پدیدآورندگان :
    حیدر عیوضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20796
صفحه از 192
پرینت  ارسال به