پاسخهای دادهشده را میتوان در پنج گروه دستهبندی کرد:
الف) بیشتر مفسران: «صبغة الله» به معنای «رنگ خدا» و در سیاق «دین الله»، «فطرةَ الله» و «سنّةَ الله» است؛ ۱
ب) برخی همچون زمخشری، بیضاوی و فخر رازی: با تغییر در تعریف «تعمید»، کوشیدهاند معنای آن را با «صبغة» همسو کنند.
پ) مقاله «تعمید یا رنگ»: تغییر در معنای «صبغ» برای ایجاد ارتباط با «تعمید»؛
ت) برخی شرقشناسان و مترجمان قرآن: «صبغه» واژه دخیل است و باید آن را «تعمید» ترجمه کرد؛
ث) لوکزنبرگ: با توجه به فضای آیات مرتبط، پیشنهاد قرائت «صُنعة اللّٰه» به جای «صبغة اللّٰه».
گروه نخست، یا توجهی به تعمید مسیحیان نداشتهاند و یا اساساً میان آن دو ارتباطی قائل نبودهاند. به نظر ایشان معنای متبادر از «صبغ»، رنگ میباشد. گروه دوم و سوم که به نوعی دغدغه مطالعات تطبیقی در آنها دیده میشود، هر یک برعکس دیگری با ایجاد تغییراتی تلاش کردهاند میان «صبغة» و «تعمید» توازن و ارتباط ایجاد کنند. طیف زمخشری و بیضاوی، به روایتی از ابنعباس استناد کردهاند که مطابق آن ابنعباس گفته مسیحیان در آب تعمید، رنگ زردی میافزودند و با آب زردرنگ تعمید میکردند و به آن «المعمودیه» میگفتند. در این صورت، این دو واژه ارتباط روشنی خواهند داشت. به عبارتی در این آیه از