135
درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات

پ) اجابت کردن (دعا): داوران ۱۳: ۹؛ مزامیر ۴: ۱، ۳۴: ۱۷، و بسیار پرشور در مزامیر ۹۴: ۹: «او که گوش را غرس نمود، آیا نمی‏شنود؟ او که چشم را ساخت، آیا نمی‏بیند؟»؛

ت) فهمیدن، درک کردن، شنیدن سنجشگرانه: پیدایش ۱۱: ۷: «اکنون نازل شویم و زبان ایشان را در آنجا مشوش سازیم تا سخن یک‎دیگر را نفهمند» (اشاره به خرابی برج بابل و پیدایش زبان‎های گوناگون).۱

یک موضوع تطبیقی

واژه «سمیع» از اسمای خداوند و به معنای «شنوا» می‏باشد که بر یکی از اوزان صفت مشبه (فعیل) است. در قرآن این اسم گاهی به‎تنهایی (آل‏عمران، ۳۸) و بیشتر با اوصافی مانند بصیر، علیم و (یک بار همراه) قریب آمده است. به لحاظ معناشناسی در منابع اسلامی درباره «سمیع» دو دیدگاه وجود دارد:

الف) سمیع به معنای سامع، مانند قدیر (قادر)، علیم (عالم) و..؛

ب) سمیع درباره خداوند به معنای مُسمِع (شنواننده).

چنين می‏نمايد که طرح نظريه اخير در نتيجه برخی محذورات کلامی بوده است. أزهری در این باره می‎گوید: «والعَجب من قوم فسَّروا السَّمیع بمعنی المُسمِع، فراراً من وصف الله بأن له سمعاً....»؛۲ هر چند وی در ادامه این را پذیرفته که شواهدی بر استعمال سمیع به معنای مُسمِع در کلام عرب وجود دارد، مانند این بیت عمرو بن معدی کرب:

1.. TWOT, vol. ۲, p. ۹۳۸.
آیۀ توحید در تورات نیز با همین واژه آغاز می‏شود: שְׁמַע, יִשְׂרָאֵל: יהוה אֱלוהֵינוּ, יהוה אֶחָד/ shemaʾ yisrāʿel YHWH ʾeloheinû YHWH ʾeḥād/ «بشنو اسرائیل خدای ما خدای یکتاست» (تثنیه ۴: ۶).

2.. أزهری، تهذیب اللغة، ج۲، ص۷۴.


درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
134

در قرآن

مشتقات ریشه «س م ع» در قرآن فراوان به کار رفته است. معنای پایه‏ای این ریشه، مانند دیگر زبان‎های سامی «شنیدن» است؛ اما توسعاً در معانی دیگر نیز استعمال دارد که شاید بتوان آنها را در پنج حوزه معنایی گنجاند:

الف) تبعیت کردن، پیروی نمودن: (وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى ٱلْهُدَىٰ لَا يَسْمَعُوا) (اعراف، ۱۹۸؛ یونس، ۶۷؛ فصلت، ۴)؛

ب) درک و تعقل کردن: (أَفَلَا تَسْمَعُونَ) (قصص، ۷۱؛ انفال، ۲۱؛ روم، ۲۳)؛

پ) اجابت کردن: (قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ) (شعراء، ۷۲)؛ ۱

ت) «سمع» مانند «أذن»، نام عضو شنوایی: (خَتَمَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَ عَلَىٰ سَمْعِهِمْ) (بقره، ۷)؛

ث) شنیدن: لقمان، ۷؛ جاثیه، ۸؛ مریم، ۶۲؛ ق، ۴۲؛ توبه، ۶؛ شنواندن: «أفأنت تُسمِع الصّم» (یونس، ۴۲؛ نمل، ۸۰).

در تورات

مشتقات ریشه שָׁמַע/shāmaʿ در باب‏های مختلف حدود ۱۰۵۰ بار در عهد عتیق استعمال شده است. برخی از مترادف‏های آن عبارت‎اند از: קָשׁב/ qāshab «توجه کردن»؛ אָזן / ʿōzan «گوش دادن»؛ עָנָה / ʿānā «پاسخ دادن». معنای پایه‏ای این ریشه، «شنیدن» است که در حوزه‏های معنایی ذیل توسعه یافته است:

الف) گوش دادن (موارد فراوان)؛

ب) اطاعت کردن: پیدایش ۳: ۱۷: «...چون که‏ سخن‏ زوجه‏ات‏ را شنیدی (پیروی کردی)‏ و از آن‏ درخت‏ خوردی...»؛ اول پادشاهان ۲۲: ۱۹؛ مزامیر ۸۱: ۱۱؛ امثال ۱۲: ۱۵؛

1.. راغب به این مورد اخیر اشاره نکرده است.

  • نام منبع :
    درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
    سایر پدیدآورندگان :
    حیدر عیوضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20705
صفحه از 192
پرینت  ارسال به