افزود، توضیحاتی زبانشناسانه در باب واژه «رحمان» است.
از دیرباز میان زبانشناسان و مفسران اسلامی درباره واژه «رحمان» دو نظریه مطرح بوده است: الف) «رحمان» واژهای عبری است، برخلاف «رحیم» که عربی میباشد؛
ب) این واژه مانند دیگر زوج خود، «رحیم»، بر یکی از اوزان صرفی صفت مشبه در عربی است.۱
ثعلب، أبوالعباس أحمد بن یحیی (۲۹۱ق.) نحوی و لغوی کوفی، از پیشگامان نظریه نخست است و از دیگر پیروان وی میتوان ابنمنذر نیشابوری (۲۴۱ـ ۳۱۸ق.) و جلالالدین سیوطی (۸۴۹ ـ ۹۱۱ق.) را نام برد.۲ فخر رازی پس از نقل ادله ثعلب، بهتفصیل آن را نقد کرده است. مهمترین ادله مدعیانِ معرّب بودن «رحمان» بدین قرارند:
الف) اعراب پیش از نزول قرآن به دلیل آیه «وإذا قِیل لَهُم أسجُدوا للرّحمن قالوا وَمَا الرَّحمن» (فرقان/ ۶۰) واژه «الرحمن» را نمیشناختند؛
ب) شواهدی بر کاربرد این واژه در جزیرة العرب پیش از اسلام وجود ندارد. در مقابل، به نظر میرسد تلاش فخر رازی و بعدها بیضاوی در پاسخ به این ادله، بیشتر الهیاتی ـ تفسیری است تا زبانشناسانه!۳
نکته درخور توجه در نقل فخر رازی این است که ثعلبی گفته «وهو فی الأصل رخمن بالخاء....». مقصود ثعلبی از «فی الأصل» شکل عبری واژه است؛ چه اینکه صدای حرف ח در عبری بسیار نزدیک به حرف «خ» است و در بسیاری از