105
درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات

یهودیان که لحن خود را در تلفظ تعدادی از کلمات از جمله «راعنا» به طور معنادار و به قصد اهانت تغییر می‏دادند، پرده برمی‏دارد؛ و در ادامه ابتدا با لحن نرمی به این دسته از یهودیان توصیه می‏کند که رفتار خود را اصلاح کنند: (وَلَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَأَطَعْنا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنا لَکانَ خَيْراً لَهُمْ وَأَقْوَمَ)؛ اما سرانجام چون امیدی به هدایت ایشان نمی‏بیند، لحن خود را تغییر می‏دهد: (وَلکنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکفْرِهِمْ فَلا يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَليلاً). به عبارت دیگر، آیه سوره بقره اصل کاربرد این واژه را برای مؤمنان ممنوع می‏کند، اما در سوره نساء برخی یهودیان را به علت شیطنت در تغییر لحنِ کلمات مورد عتاب قرار می‏دهد. در اینجا هرچند با یک واژه روبه‎روییم، اما ازآنجاکه مخاطب آن یک بار مسلمانان بوده‏اند و دیگر بار برخی از یهودیان، و هر یک نیت و قصد متفاوتی داشته‏اند، باید جداگانه بررسی شود.

الف) سرزنش عده‏ای از یهودیان

از مطالعه منابع، دو توضیح برای این مورد به دست می‏آید:

۱. واژه «راعنا» در عبری معنای توهین‏آمیز داشته و آنها همین معنا را قصد می‏کردند. در این زمینه طبرسی روایتی از امام باقر علیه السلام نیز آورده است.۱ براین‎اساس این واژه با واژه دیگری در عبری که معنای ناسزا داشته، هم‏آوا بوده است و یهودیان از این موضوع به عنوان حربه‏ای برای دشنام به پیامبر استفاده می‏کرده‎اند. در عبری کلاسیک و مدرن، نزدیک‏ترین واژه به آن، کلمه רע / raʿ به معنای «بد، زشت، ناپسند، شریر و...» است که در ترکیب‏هایی نظیر «רע - עין» به معنای «بدچشم» و «רע - לב» به معنای «بی‎عاطفه» کاربرد دارد؛ ۲و معادل ضمیر متصل «نا» در

1.. زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۱۷۴ ـ ۱۷۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۳۴۳؛ بیضاوی، انوار التنزیل، ج ۱، ص ۹۸؛ طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۲۴۸؛ نک. عموم منابع تفسیری در ذیل آیۀ ۱۰۴ سورۀ بقره.

2.. دربارۀ استعمال آن در متون أکدی و اوگاریت نک. TWOT, vol. ۲, p. ۸۵۴
مرحوم مصطفوی با این توجیه مخالف است، نک. التحقیق، ج ۴، ص ۱۶۵.


درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
104

نزدیک‏ترین حالت به زبان عربی، در معنای چهارم و باب hiphʾil به چشم می‏خورد:

ت) جای‎گزین کردن، تغییر دادن: پیدایش ۳۵: ۲؛۱ اشعیا ۹: ۱۰ ـ نسخه عبری ۹؛ مزامیر ۱۰۲: ۲۶ـ نسخه عبری ۲۷ـ.۲ مثال دیگر: «ساخارین جانشین شکر است».۳

ریشه «خ ل ف» علاوه بر عبری، در دیگر زبان‎های سامی نیز در برخی از حوزه‏های معنایی کاربرد یک‎سانی دارد که مهم‎ترین آن همان معنای «جای‎گزینی و جانشینی» و حتی «تغییر دادن» است.۴ اما خود واژه «خلیفه»، اصطلاحی قرآنی است و بعدها در ادبیات مسلمانان، تحت تأثیر موضوع جانشینی پیامبر اسلام، به یک کلیدواژه بدل شد. هرچند در بسیاری از فرهنگ‏ها برای معادل «خلیفه»ی عربی از مشتقات חלף «خ ل ف» واژه חָלִיף/ ḥāliph و یا כָּלִיף/ kāliph گذاشته می‏شود، اما به لحاظ کاربردی بسیار نادر است. در تورات عبری، بیشتر از ترکیب «پر کردن جای کسی» یا «وارث کسی گشتن» استفاده شده است (نمونه‏های مکرر در عهد عتيق).

۱۲. راعنا

واژه قرآنی «راعنا» به ترتیب مصحف در بقره، ۱۰۴ و نساء، ۴۶ آمده است:

(یَا أیَّها الَّذینَ آمَنوا لا تَقولوا راعِنا و قُولُوا أُنظُرنا وَاسْمَعُوا وَلِلْکافِرينَ عَذابٌ أَليمٌ

(مِنَ الَّذينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْکلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنا وَعَصَيْنا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَراعِنا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْناً فِي الدِّينِ).

اینها هر دو از آیات مدنی‎اند. آیه نخست مؤمنان را از کاربرد این واژه هنگام خطاب به پیامبر اسلام، با تأکید شدید نهی می‏کند؛ اما آیه دوم از رفتار برخی از

1.. لباس خود را عوض کنید/ וְהַחֲלִיפוּ שִׂמְלֹתֵיכֶם.

2.. Gesenius, p. ۲۸۲ ; TWOT, vol. ۱, p. ۲۹۱.

3.. הסכרין הוא תחליף לסכר، حییم، فرهنگ عبری ـ فارسی، ص۱۵۳.

4.. مشکور، فرهنگ تطبیقی عربی با زبانهای سامی، ج۱، ص۲۲۵.

  • نام منبع :
    درآمدی بر زبان شناسی تطبیقی قرآن و تورات
    سایر پدیدآورندگان :
    حیدر عیوضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20782
صفحه از 192
پرینت  ارسال به